خانواده بهتر

مسائل زناشویی,مسائل دوران عقد,راهایی تحریک مردان,انتخاب همسر

خانواده بهتر

مسائل زناشویی,مسائل دوران عقد,راهایی تحریک مردان,انتخاب همسر

خانواده بهتر

حضرت علی علیه السلام :
هر گاه به مشورت نیازمند شدی ، نخست ، از مشورت با "جوانان" شروع کن ،‌زیرا ذهن آن ها تیزتر و حدس آنان ،‌سریع تر است .
پس مسئله را به میانسالان و پیرمردان ، واگذار تا در آن نقادی کرده ، بهترین را برگزینند ؛ چرا که تجربه آنان بیشتر است .

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رد کردن خواستگار» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سلام من بیست و دو سال سن دارم تقریبا یک سالی میشه که عاشق یه دختر شدم که یکی از همسایه هامونه و با هاش در ارتباطم از نظر مالی به خانواده و پدرم وابسته ام .

دختری که من عاشقشم دختر خوبیه از هر لحاظ به خودم ثابت شده مشکلی که هست اینه که قبلا یه بار عقد کرده و یه ماهی عقد یه نفر بوده که به خاطر یه سری مشکلات  جدا شدن این موضوع از نظر من هیچ ایرادی نداره و واسه من حل شدست چون به نظرم واسه هر کسی ممکن پیش بیاد حتی خواهر خودم ولی وقتی موضوع رو به خانوادم گفتم سخت مخالفت کردن حرفای ناجوری بهم زدن زیر بار نمیرن نمیدونم چرا .
الان این دختر چند وقته خواستگار داره ما به هم فوق العاده وابسته ایم پیدا شدن خواستگار واسه یک دختر با این شرایط یه کم سخت تره همین موضوع داره منو اذیت میکنه از طرفی میدونم خانوادم به این راحتیا راضی نمیشن اگر هم که بشن ممکن خیلی زمان ببره از طرفی هم نمیخوام این دختر به خاطر من خواستگارشو رد کنه و منتظر من بمونه از اون طرف من نتونم خانوادمو راضی کنم.
واقعا توی فشارم نمیتونم ازش راحت بگذرم . اون حاضره به خاطر من خواستگاراشو همه رو رد کنه ولی خانوادش به اون دارن فشار میارن ولی اون حاضره به خاطر من تحمل کنه باز . اما من گیر کردم تو خودم که اگه نتونم راضی کنم خانوادمو چی میشه ؟
به خدا خیلی دوسش دارم به خاطر همینه میگم باید منو فراموش کنه به خواستگارش فکر کنه ولی دارم اتش میگیرم . نمیخوام از دستش بدم تو رو خدا راهنمایی کنید که چیکار باید کنم ؟
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام

منم مثل اکثر دخترای دیگه که دوست دارن شوهرشون از همه نظر یا بیشتر نظرات پرفکت باشن ، منم دوست دارم شوهرم عالی باشه مطابق معیارام که نمیدونم این توقع خوبه یا زیاده رویه!!!

حال بحث اصلیم اینه که ؛

وقتی برام خواستگار میاد حالا بخاطر اینکه همه چیزش مطابق معیارم نیست یا از چهرش خوشم نمیاد یا خانوادش یا اخلاقش .... جواب رد میدم . بعد از جواب رد احساس میکنم هیچ کسی رو ندارم و اعتماد بنفسم میاد پایین تا حدودی،  البته از جوابم منصرف نمیشم .

( با توجه به اینکه تازه پا به سن ازدواج گذاشتم خواستگار زیادی ندارم، به عبارتی منو بچه میدونن ) . حالا پرسشم اینه که چرا پشیمون میشم چرا نا امید میشم مگه خودم نبودم که جواب رد دادم دیگه پشیمونیم چیه؟ دو دلی چیه این وسط؟ بعضی وقتا هم میگم چرا رد کردم ؟ راستش با این اوضاع از سرنوشتم هراس دارم . اینم بگم میدونم همه آدما کامل نیستن ولی همیشه دو دلم نکنه بعدی بهتر باشه . نمیدونم بخاطر سنم هست یا واقعا مشکل دارم...

راهنمایی لطفا

میخوام خودمو تغییر بدم
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام

رفتم خواستگاری دختری که ازش خیلی خوشم اومد، نا خوداگاه توی حرفا زیاد از ایمان حرف زدم. دختر خانم هم خیلی خیلی بد حجاب ولی نمی دوونم چرا بازم می خواستمش و می خوامش حتی گفتم حجابت را همین طور نگه دار و ... ولی جواب آخر نه بود به دلیل اعتقادت مذهبی من :(

خب من دینم واسا خودم دختر خانم هم واسا خودش . من که کوتاه اومدم جالبه اون کوتاه نیومد. دارم فکر می کنم احتمالا اصلا قضیه یه چیز دیگه بوده مثلا از درآمدم یا حرف زدنم بدش اومده .

نظرتون چیه یعنی این مدل دخترا میگن براشون ایمان افراد فرقی نداره حتما هم باید کلا طرف بی ایمان بشه و قید نماز را بزنه بعد بره بگه می خوامت!

مادرم میگه دینت را داری فدای چی می کنی؟ ولی خیلی خوشم اومد ( که حس می کنم مثلش دیگه گیرم نمی آد ) شاید چون اولین جا بود که جدی رفتم  و هم بی نظم و هول و هم خیلی حرف زدم .  اما ازش زیاد خوشم اومده. خلاصه جواب نه را داد به من.

از طرفی من از نظر تحصیلات و خانواده و ... مطمئنم خیلی دخترا بهم راحت جواب خوب می دن ولی دلم را برد. :(

میگم پیش خودم احتمالا بهانه اش بوده! توکل به خدا خب ایمان به خدا برای من جوون که یه شب نیومده که بگم قیدش را می زنم سال ها از بچگی خدا کمکم کرده . میگم خدایا خودت کمکم کن و سپردم به خدا . حتی خواستگاری این دختر هم رفتم از خدا خواستم هر چی خیر هست اتفاق بیفته. (به خودش هم گفتم!) ذست خود آدم نیست نمیشه اصلا خدا را ندید بعد بری خواستگاری .

مثلا بگم من برام حجاب مهم نیست. من برام نماز خووندن مهم نیست. برام روابط مهم نیست.

از یه چیز مطمئنم آخرش خدا برام دختر خوبی کنار گذاشته ولی این هم دختر خوبی بود. :(
الان ذهنم پر افکار این مدلیه . اگز نظری دارید که می تونه کمکم کنید ممنون می شم.
  • یه دوست