سلام دوستان
من دختری مجردم راستش تصمیم دارم اگه روز روزگاری قضیه ازدواجم جدی شد حتما حتما با طرف چند جلسه ای را برم مشاوره
چون سالیانه 40 هزار بچه معلول در کشور متولد میشه ( در یک برنامه تی وی خانمی که پزشک بودن گفتن
سلام دوستان
من دختری مجردم راستش تصمیم دارم اگه روز روزگاری قضیه ازدواجم جدی شد حتما حتما با طرف چند جلسه ای را برم مشاوره
سلام
من دختری هستم که به یک سری اجبار ها
زود ازدواج کردم اینقدر تو گوشم خوندن که خودمم علاقه مند شدم به این
ازدواج و مشکلی نداشتم اما به نظر خودم چیزی جز اجبار نبود !
من 22 سالمه و 19 سالگی ازدواج کردم!
خیلی هم مشکل دارم که هر کاری کردیم حل نشد مشاوره بارها رفتیم نه تنها
بهتر نشد و بلکه بدتر شد چه شوهرم چه خانواده شوهرم حتی خانواده خودم ...
به هر حال تصمیم بر طلاق گرفتم متاسفانه ....
شوهرم هم کاملا راضیه منم راضی ام تا
بعدا سرکله یک بچه پیدا نشده ... راستش هیچ علاقه ای هم دیگه بهش ندارم
میدونم این چیزا کشک نیس اما خب قبل ازدواج و بعدش همه چی فرق میکنه ! خیلی
هم ناراحتم به این خاطر اما اگه طلاق نگیرم بدتر خواهد شد
اما مشکل اصلی من مهریه ام هست پول خیلی زیادی میشه و همش هم قراره بده یعنی نمیتونه نده چون هم پولش رو داره هم به خاطر ابروش باید بده
خلاصه پدرم ادم فوق العاده پول دوستیه ، یکی از دلایلی هم که منو دادن به این به خاطر پول زیاد این آقا بود ، یعنی من مهریه ام که پول زیادی میشه رو بگیرم پدرم همه رو میکشه بالا کاری هم نداره براش لازم نیس که رمز عابر بانکم رو بفهمه ! یا به زور متوسل میشه یا هزار دروغ و کلک میگه پولت بده واست فلان کار کنم و اینا بعدش دیگه من پشت گوشم رو هم بیبنم پولم رو نخواهم .
من مجبورم بدمش وگرنه بدبختم میکنه
تجربه ام ثابت کرده یک عمر همینجوری کارش بود اون موقعی هم پیششون بودم پول
مادرم رو بر میداشت مثلا میگفت میخوام پس انداز کنم زیاد بشه زمین بگیرم
اما هیچ وقت ما همچین چیزی ندیدم فقط دور خودش میچرخید ...
من بذارمش توی بانک که به دلایل بالا
پدرم هرجور شده از من میگیره میخوام سریعا به صورت پنهانی خونه ای چیزی
بخرم سندش به اسم خودم باشه کاری نکنن همینجوری با این ازدواج بدبختم کردن
دیگه نمیخوام بابام مهریه صاحب بشه .
اما من یک دختر کم تجربه ای هستم
اصلا نه بنگاه املاکی رفتم و ... هیچی بلد نیستم قیافه و هیکلم هم ریزه
میزه است کوچیکتر میزنم یعنی شاید فکر کنن 18 سالمه !! نمیتونم برم میترسم
کلاه سرم بذارن کسی هم ندارم کمکم کنه فامیلامون قطع رابطه کردن یه خواهر
بزرگ تر از خودم دارم شهرستان دوریه و هیچ کمکی نمیتونه کنه و مادرم هم
حرفی نمیتونه بزنه حرف حرف پدرمه .
میخواستم در مورد وکیل کمکم کنید من چطوری برای خرید خونه از طریق وکیل اقدام کنم ؟؟ که من نرم بنگاهی .
پول بهش بدم خودش بگیره اما نمیدونم
چطوری و باز هم میترسم یه وقت وکیله فرار کنه ! میدونم مشکلم اینه که فکر
میکنم همه کلاه سرم میذارن اما شاید همینه واقعیت متاسفانه دیگه نمیشه به
کسی اعتماد کرد منم بی تجربه فعلا تو شراطی نیستم برم مشاوره حقوقی ..
برای همین از شما کمک میخوام
سلام
دختری زیر 25 سال ساکن یکی از کلان شهرها هستم. در خانواده ای زندگی میکنم که از لحاظ اقتصادی متوسط رو به پایین هستیم ولی در یکی از خیابان های مرفه نشین مرکز شهر زندگی میکنیم. (جد اندر جدمون اینجا بودن) با توجه به اینکه شهر ما شهر بزرگ و مهاجرپذیری هست، بسیاری از مردم ساکن شهر اصالتا از شهرمون نیستند. یا از شهرهای دیگه هستن یا از شهرهای اطراف ( هم استانی ) هستند.
مشکل من اینه که پدر و مادرم مخصوصا پدرم رو اصالت بسیار تاکید دارند به صورتی که خواستگاری که از شهرهای دیگه باشه اصلا قبول نمیکنند ( البته بخاطر تفاوت فرهنگی تا حد زیادی بهشون حق میدم ). از شهرهای دیگه استان هم قبول نمیکنند چون از چند نفرشون بد دیدند و میگن ما نمیتونیم با این آدما کنار بیایم چون ما ساده هستیم و اونا بدجنس ! ( اینو بگم که ما کلا خانوادگی ساده هستیم مخصوصا پدر ومادرم. به گفته بقیه ) .
مشکل به اینجا ختم نمیشه و پدرم حتی
خواستگار از خیلی از محله ها (مخصوصا محله های حاشیه شهر ) که اصالتا هم از
شهر خودمون هستند رو قبول نمیکنن. چند وقت پیش یه خواستگاری رو یکی از
آشناهامون معرفی کردن که در یکی از محله های حاشیه شهر ساکن بودن. پدرم اول
مخالفت کردن ولی بعد به اصرار اون اشنا قبول کردن که یک جلسه صحبت کنیم.
ایشون پسر نجیب و تحصیلکرده ای بودن و
معیارهای اولیه و مهم من رو داشتن. ایشون هم از من خوششون اومده بود ولی
وقتی تماس گرفتن که جلسه دوم بیان پدرم ردشون کردن. بخاطر محل زندگیشون.
به من گفتن محله شون محله خوبی نیست و
استدلالشون هم اینه که اگه کسی بتونه سال های زیادی بین ادمایی که خوب
نیستن زندگی کنه و باهاشون مشکل نداشته باشه، خودشم مثل اونهاست و حتی حاضر
نشدن تحقیق کنن.
در واقع پدرم فقط خواستگارایی رو قبول
میکنن که اولا اصالتا هم شهری خودمون باشن و ثانیا از محله ها و خیابان
هایی باشن که از نظرشون تایید شده است. مثل محله خودمون.
منم نمیگم مردم محله خودمون خوب نیستند اتفاقا بسیار مردم شریف و مومنی هستن ولی بسیاری از اونها بخاطر شرایط اقتصادی خوبی که دارن تجمل گرا هستن و به احتمال زیاد بعدا از خانواده عروسشون توقع زیادی دارن و من هم تمایلم اینه که با کسی ازدواج کنم که از نظر اقتصادی هم کفو باشیم که همو بهتر درک کنیم و خدایی نکرده اختلاف اقتصادی باعث سرکوفت زدن بهم نشه ( نمیدونم بعضی وقتا میگم شاید نگرانی من بی مورده در این باره ) .
از طرفی مادرم میگن اگه با کسی که از محله ها یا شهرای اطرافن ازدواج کنی بعدا بخاطر تفاوت اداب و رسوم یا مثلا طرز لباس پوشیدنشون خجالت زده میشی.
واقعا نمیدونم من درست میگم یا پدر و
مادرم . لطفا راهنماییم کنید. اگه کسی در این باره تجربه داره خوشحال میشم
بگه. اگه من اشتباه میگم قانعم کنید و اگه پدر و مادم اشتباه میکنن بگین
چطور قانعشون کنم که به هول بودن در ازدواج و ... هم متهم نشم.
خیلی ممنون.
با سلام و احترام
راستش مشکل من اینه
که نمیتونم به هیچ کدوم از خواستگارهام جواب + بدم، 18 ساله ام و محجبه
(چادری) و ازنظر اطرافیانم زیبایی خاصی دارم و خدا روشکر چیزی هم کم ندارم!
امکان نداشته جایی برم و برام خاستگار نیاد!
حتی نماز جمعه هم که با مادرم میریم هر هفته همین بساطه و اذیتم میکنه...
با اینکه سنم کمه و علاقه زیادی به تحصیل و دانشگاه دارم ولی، موافق ازدواجم هستم چون بی نهایت دلبسته بچه هام و همش دلم میخواد بچه داشته باشم تا حدی که رفتم خیریه و تکفل یه بچه رو با کمک پدرم برعهده گرفتم ولی بازم اون احساس نیاز کامل برطرف نشده!
ولی با این وجود نمیتونم با خاستگارام کنار بیام،چون همش احساس میکنم اونا بخاطر ظواهر و چادرم به سمتم اومدن ( مثلا تو فروشگاه یه خانومی به مامانم گفت پسرم همش چادری میخواست ولی من قبول نمیکردم اما حالا که دختر شما رو دیدم خودمم برصدد اومدم که حتما چادری و مثل دختر شما باشه! (خوب اخه این یعنی چی؟:|))، در حالی که همیشه خودم به همه میگفتم سیرت نیکو بهتر از صورت نیکویه! کی میدونه منه چادری چه اخلاق و رفتاری دارم؟
برخلاف خیلیا که به مادیات و ظواهر توجه زیادی دارند برای من منش شخض مقابلم مهمه و طالب شخصی هستم که از لحاظ معنوی بتونم باهاش به کمال برسمو به قول معروف یه چیزی بهم اضافه کنه شخصی که اگر به چهرش نگاه کنی شاید زیبایی نبینی ولی پر بشی از ارامش هرچند که همه ادما زیبایی خاص خودشونو دارن
همین طرز فکر باعث میشه به همه جواب رد بدم، دلم میخواد شخص مقابلم بخاطر خود وجودیم منو بخواد نه متعلقات دیگه! ( نمیدونم شایدم تفکرم زیادی فانتزیه:| )
میترسم همینجوری پیش بره هیچ شخصی رو نتونم بپذیرم!
من یه خانواده متوسط رو به ازاد از لحاظ اعتقادی دارم که چادر منو نمیپسندن و تنها چادری های خانواده من و مادرمیم ( البته اهل نماز و روزه هستن با چادر مشکل دارن عموهام)
خودمم تازه 2 ساله که چادری شدم، اینه که واقعا احساس میکنم به شخصی نیاز دارم که توی این راه حمایتم کنه و ازم دفاع کنه چون راهی که درش قرار گرفتم رو واقعا دوست دارم و تنهایی از پس حرفا و طعنه ها بر اومدن کمی برام سخت شده...
اگه میشه راهنماییم کنید چی کار کنم و چجوری بینشم رو تغییر بدم؟سلام
ببخشید شاید مشکل من پیش پا افتاده و مسخره باشه ولی برای خودم خیلی زجرآوره.
راستش چند وقت پیش مراسم عروسیم برگزار
شد. من وااااااقعا برام برگزاری شکوهمند مراسم عروسی مهم بود برای همین در
تک تک انتخاباتم از باشگاه بگیر تا ماشین و عکاس و ... دقت کرده بودم .
اما برای انتخاب آرایشگاه نمیدونم چرا
به اینترنت لعنتی بسنده کردم. متاسفانه عروسی من علی رغم خرج زیادی که کرده
بودیم با یه عروس وحشتناک برگزار شد. آرایشگر لعنتی با بی حوصلگی تمام منو
درست کرد.
سلام
در پست قبلی ( معاشقه در دوران عقد (3)
) عرض شد که اهداف تون رو از معاشقه اولویت بندی کنید ، اولویت اول این
بود که به همسرتون کمک کنید تا در شناخت جنسی شما موفق بشه ، اولویت دوم
این بود که قبل از لذت خوتون به لذت شوهرتون بها بدید . در مورد روش کار
خانم ها توضیح دادیم و قرار شد برای آقایون تازه عقد کرده هم مطلبی بذاریم
.
و اما ادامه متن ...
اگه آقا باشید ؛
باید بدونید که دخول مرحله ی آخر یه
رابطه جنسی هستش . اگه قراره همسرتون رو از لحاظ عاطفی و جنسی به اوج
برسونید ، بهترین زمان ، زمانی هستش که در حال معاشقه هستید .
شما باید معاشقه رو با زدن حرف های محبت
آمیز ، نوازش و بوسیدن همسرتون شروع کنید . نوازش و بوسیدن می تونه عاطفی
یا جنسی باشه . شما در ابتدا باید از نوازش های عاطفی شروع کنید ، بوسیدن
های شما باید از جنس عاطفه باشه .
منظور از نوازش و بوسه ی عاطفی چیه ؟
جنس نوازش سر و صورت و بوسیدن سر ، پیشانی ، لپ و دست عاطفی هستش . یعنی کسی نمیاد برای تحریک جنسی خانمش پیشونی اونو ببوسه !!!
منظور از نوازش و بوسه ی جنسی چیه ؟
خانم ها نقاط تحریک پذیر زیادی دارن ، اگه اون قسمت ها رو نوازش کنید یا ببوسید ، میشه نوازش و بوسه جنسی .
خبر خوب برای شما اینه که خانم ها به
طور خودکار از فاز عاطفی وارد فاز جنسی میشن ! یعنی وقتی شما دارید اونو از
لحاظ عاطفی می بوسید یا نوازش می کنید کم کم تحریک جنسی میشه ، اون وقت می
تونید برید سراغ نوازش ها و بوسه های جنسی .
اولویت سوم : این که خودتون هم از
معاشقه لذت ببرید و ارضاء بشید . طبیعتا وقتی به طرف مقابل یاد دادید که
چطور به شما لذت بده ، به این هدفتون هم میرسید .
در بحث ارضاء شدن باید به نکاتی توجه کنید :
خانم ها ؛ تحریک کلیتوریس و ارگاسم رو بذارید برای مرحله آخر که زیاد طول نکشه .
آقایون ؛ روش های مختلفی وجود داره که می تونید با کمک بدن همسرتون به ارگاسم برسید . قبلا در این مورد بحث شده ، می تونید از لینک زیر برای راهنمایی همسرتون استفاده کنید:
چطور بدون دخول میتونم شوهرم رو راحت تر ارضا کنم؟
موفق باشیدسلام دوستان
فقط چند روز به عروسیمون مونده و طبیعتا استرس ها از داشتن اولین رابطه زیاد شده. درباره سوالایی که دارم سرچ کردم اما جواب بخصوصی دریافت نکردم.
1. چند روز بعد از اولین رابطه نباید رابطه ای داشته باشیم؟
2. واقعا اگه پوزیشن صحیح نباشه .. به مشکل بر میخوریم ؟
3. اولین رابطه میتونه رابطه ی کاملی باشه .. یا باید فقط در حد پاره شدن پرده بکارت باشه ؟
ممنونم میشم اگه باید به امر مهمی در این شب فکر کنیم یا چیزی رو رعایت کنیم یادآوری کنید ..
سپاس فراوان از تک تک دوستان