خانواده بهتر

مسائل زناشویی,مسائل دوران عقد,راهایی تحریک مردان,انتخاب همسر

خانواده بهتر

مسائل زناشویی,مسائل دوران عقد,راهایی تحریک مردان,انتخاب همسر

خانواده بهتر

حضرت علی علیه السلام :
هر گاه به مشورت نیازمند شدی ، نخست ، از مشورت با "جوانان" شروع کن ،‌زیرا ذهن آن ها تیزتر و حدس آنان ،‌سریع تر است .
پس مسئله را به میانسالان و پیرمردان ، واگذار تا در آن نقادی کرده ، بهترین را برگزینند ؛ چرا که تجربه آنان بیشتر است .

۸۵۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سلام

تف به این زندگی مسخره. فقط کافیه بری قبرستون همین که یه خرده بچرخی میبینی به هیچکی بجز آدمایی که اون تو خوابیدن حسودیت نمیشه.

ما انسانها خیلی موجودات پست و بدبختی هستیم. وقتی بچه بودم همیشه دلم به حال گوسفندا که باید بخاطر ما کشته میشدن میسوخت ولی الآن که فکر میکنم میبینم ما زندگیمون از اونا هم دردناکتره.

فقر، شهوت، حسادت، حرص، غرور وقتی همه دست به دست هم میدن و میخوان بندازنت و هر چی هم التماس و دعا و گریه میکنی بازم هیچی.

فقط خودمو غرق میکنم تو موسیقی راک، تنها چیزیه که بهم آرامش میده. هیچکی به جز اون آهنگ منو نمیفهمه. بارها و بارها گوش میدم شاید دردم یادم بره.

خسته م. اگه به خدا اعتقاد دارین و میدونین که قبول میشه. فقط برام دعا کنین که زودتر بمیرم ولی مطمئن باشین که با دعا کردن هیچی عوض نمیشه. تموم .
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام
پسر دبیرستانی هستم. یه سوال داشتم که ذهنمو درگیر می کنه و به نظرم مسخره میاد. آیا اندام های جنسی هر زنی تفاوت های زیادی داره؟ و آیا این باعث میشه که لذت ها کم و یا زیاد بشه؟

یعنی همه، چه از غنی تا فقیر همه یه میزان لذت رو می برن یا بعضی ها به میزان کم و بعضی ها بیشتر ؟

مثلا فردی که اندام های زیبا تری داره، لذت بیشتری می بره؟
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام
با خانمی در ارتباطم به قصد ازدواج که اخیرا به خواستگاریش رفتیم همه چیز OK . یک سئوال دارم نمیدونم چطور ازش بپرسم لطفا راهنماییم کنید !

ایا ازمایشی وجود داره که بتونم بفهمم همسر ایندم نازاست یا نه ؟ حدودی هزینه اش چقدره ؟ اسم ازمایش چیه ؟؟ اگه همچین ازمایشی وجو داره چطور بهش بگم که ناراحت نشه ؟ شما خانم ها جوابم رو بدین اگه اقایی چنین سئوالی ازتون بپرسه ناراحت میشین یا نه ؟

ممنونم
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

با سلام

من دختری 18 ساله هستم راستش کلاس اول دبستان میخواستن از مدرسه اخراجم کنن ( بنا به دلایلی ) و من رو پیش مدیر فرستادن راستش دیگران میگن من واقعا باهوشم و من اصلا هیچ نشونه ای نمیبینم و به شدت احساس کمبود اعتماد به نفس میکنم

راستش رو بگم از پدرم بیشتر مواقع واقعا متنفرم چون اصلا اخلاق خوبی ندارند و این مشکل اعتماد به نفس من هم از صدقه سریه ایشونه اونقدر تو ذهنم از پدرم خاطرات بد و فحش هست دلیلی برای دوست داشتن پدرم ندارم .

خب بعد از سال اول دبستان من دچار استرس شدیدی شدم طوری که کلاس دوم سر پرسش های کلاسی دستام یخ میکرد روزانه برای خوندن درسم بیش از حد وقت میذاشتم و تو درسام ممتاز بودم بعد وارد مدرسه نمونه دولتی شدم و به شدت از لحاظ درسی افت کردم چون خیلی از پدرم هم محبت ندیده بودم و زندگی عادی نداشتم به شدت وابسته و حقیر بودم تا حدی که بغل دستی ام به من میگفت نکنه هیچ غروری از خودم نداشتم و هنوز هم تا حدی این گونه هستم .

تو مدرسه معلم ها من رو اصلا به حساب نمی اوردند من تو مدرسه خیلی کم درس میخوندم و درس ها رو گزینشی انتخاب میکردم هر کدوم رو که دوست داشتم واقعا میخوندم اما همیشه جزو نفرات اخر بودم حتی تو درسایی که میخوندم سر کلاس موقعی که معلم میخواست بپرسه اونقدر استرس میگیرم که حالت تهوع بهم دست میده و حتی اگه خوب هم خونده باشم حس میکنم واقعا خنگم و موقعی که معلم ازم سوالی میپرسه نمیفهمم چی میگه با این اوضاع ازمون تیزهوشان دادم اما چون نمیخواستم حتی نمونه دولتی هم برم بهش فکر هم نمیکردم .

  • ۰
  • ۰

سلام
مادر سه فرزند، 2 دختر 8 ساله و یک پسر 14 ساله هستم .شوهرم چند ساله که فوت کرده منم ازدواج مجدد نکردم . به تازگی متوجه شدم پسرم توی اینترنت عکس الت های زنانه را جستجو کرده و یک فلش مموری پیدا کردم که فیلم سکسی داشت حتما نگاشون کرده. تازه براش گوشی گرفتم . این موضوع منو نگران کرده از طرفی هم پدری نداره که راهنماییش کنه فقط منم حتی عمو هم نداره .
چطور سر صحبتو باهاش باز کنم ؟ چه راهنمایی درباره مسائل جنسی بکنم ؟ ایا نحوه اجرای رابطه و مایع منی بهش بگم ؟ ( چون فک میکنم فیلم دیده ) . درباره بچه دار شدن ..... چیزی بگم !؟
میترسم اگه اطلاعاتی بهش ندم به راه های منحرفی کشیده شه ؟ خودمم شاغلم وقتی خونه نیستم نمیدونم تو خونه چه خبره تنها میمونه و از اون جایی که خواهر و برادر رابطه خوبی ندارن با هم دعوا میکنن  دخترامو میبرم خونه خواهرم و پسرم تنها میمونه خونه . میترسم .
مخصوصا اون فلش مموری و عکس .... نگرام کرده ؟ 
راهنمایی کنید لطفا !
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

با سلام
بنده دختر و فرزند آخر خانواده هستم.خانواده صمیمی هستیم و با خواهر برادرام صمیمی هستم. پدرم به مدت 10 ساله که فوت کرده و خانه ای که در آن زندگی می کنیم به نام مادرم هست.خواهر برادرام وضعیت مالی خوبی دارند.
مادرم اصرار داره که بدون اینکه خواهر برادرام بفهمند بریم محضر و خونه را به نام من بزنه و تاکید می کنه که اونها چیزی نفهمند. کلا نگران وضعیت آینده من هستند. ولی من هر بار که مادرم اصرار می کنند قبول نمی کنم و نگران اینم که موجب ناراضیتی اونها بشه.نمی خوام صمیمتون کم رنگ بشه.
راهنمایی ام کنید و اگه تجربیاتی دارید در اختیار بنده بگذارید.
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام
من پسری هستم 27 ساله. اول امسال خدمت سربازیم تموم شد و با پولی که از پدرم گرفتم 1 مغازه زدم ( حیف اون 5 سالی که درس خوندم و به هیچ دردم نخورد) و الحمدلله کارم گرفت و شرایطم بد نیست .
رشته من تو دانشگاه مکانیک بود. دانشگاه شهرستان بودم. تو کلاسای ما حتی 1 دخترم نبود. حتی 1 دونه. همش تک جنسیتی بود. اصلا مکانیک خانوم نمیگرفت دانشگاه .
خودمم خیلی دنبال این چیزا نبودم. خلاصه به کسی دوست نبودم . همیشه وقتی به ازدواج فکر میکردم دوست داشتم همسرم افتاب مهتاب ندیده باشه به نوعی نه اهل دوستی و اینا .
خلاصه اول امسال بود دیگه گفتم من که الان شرایط ازدواج رو ندارم تنهایی هم بهم فشار میاره ( فقط 1 هم صحبت میخواستم خدا شاهده خودش ) بهتره با 1 دختری دوست بشم بعد خواستم ازدواج کنم ولش میکنم میرم با 1 خوبش ازدواج میکنم!!! ( افکار منزجر کننده ای داشتم قبول دارم )

خلاصه با 1 خانومی دوست شدم
متاسفانه تمام تصوراتم بهم ریخت. من روز به روز بیشتر به ایشون وابسته شدم. حقیقتش به شدت دختر خوبیه. به شدت متعهد امتحانش کردم. اخلاق عالی منطقی. زیبایی ظاهری هم حوری بهشتی نیست اما به هم میاییم. من میپسندم. خلاصه عاشقش شدم
قبلا ها میخندیدم میگفتم عشق چیه. هر ادمیو میشه گذاشت کنار . الان واقعا میبینم نمیشه. کسیو دوست داشته باشی نمیتونی بذاری کنار . راه نداره
  • ۰
  • ۰

به نام نامی حق

پس تا به حال متوجه شدیم عشق محور حرکت زنان هست

  • ۰
  • ۰


برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام دوستان عزیز و خوانندگان خوب وبلاگ خانواده ی برتر!
من یه دختری هستم 19 ساله از رشت. تا حالا هیچ خواستگاری هم نداشتم. با این که ظاهر نسبتا خوبی دارم اما نمیدونم چرا تا حالا برام هیچ خواستگاری پیدا نشده.
حتی از نظر برخورد با جنس مخالفم خیلی خوب و خوش برخوردم و در عین حال سنگین. با این که سنم کمه اما به شدت نیاز دارم که ازدواج کنم.
میدونم الان اولین چیزی که به من میگین اینه که تو هنوز سنت کمه و حالا حالاها وقت داری و این حرفا. به خدا خودم تموم این چیزا رو میدونم. اما حالیم نیست. نمیفهمم. با این که سنم کمه اما از نظر عاطفی و روحی و جنسی به شدت نیاز به همسر دارم.
آدم فوق العاده گرم مزاجی هستم. به طوری که در روز دائم در حال فکر کردن به مسائل جنسیم و مدام و در تمام لحظات دارم به رابطه ی جنسی فکر میکنم و خیالپردازی میکنم.
تو رو خدا نگین برو قران بخون ورزش کن تلویزیون نگاه کن برو مسجد و از این جور حرفا همه شو امتحان کردم نتیجه نداد.خیلی نیاز جنسی دارم.
به طوری که نمیتونم با این چیزا الکی سر خودمو گرم کنم این نیاز باعث شده حتی گاهی به خودارضایی هم دست بزنم.
با این که دختر نمازخون و باحجابی هم هستم.ولی چی کار کنم نمیتونم خودمو کنترل کنم.گاهی گریم میگیره از این که نیاز جنسی دارم و همسری ندارم تا باهاش نیاز جنسیمو بر طرف کنم.
از طرفی از نظر عاطفی به شدت نیاز دارم به یه همراه به شدت نیاز دارم که یکی عاشقم باشه و منم عاشقش باشم. خلاصه بگم با تموم وجودم دوست دارم ازدواج کنم ولی خواستگار ندارم.
شما راهنماییم کنین بگین چی کار کنم. افسردم وضعیت روحیم داغونه نیاز جنسی دارم نیاز به همدم دارم ولی کسی نیست. دارم داغون میشم یه مدته میرم بیرون و زوج ها رو دست تو دست میبینم حالم بدتر میشه.
تو رو خدا راهنماییم کنین.
  • یه دوست