سلام به همه
خانمی بیست و چهار ساله هستم. تقریبا یکسال و نیم هستش که ازدواج کردم . همسرمو خیلی دوست دارم. اونم همینطور.. کاملا از عشق و علاقش به خودم مطمعنم چون ابراز میکنه و دلی شک ندارم ..
مشکلم اینه من ادم به شدت لمسی هستم. مثلا قبل تر ها هم حتما علاقه مو به پدرم مادرم و با بغل و ماچ و بوسه بیشتر بغل نشون میدم
یعنی عین یه چسب بهشون میچسبیدم الان که متاهل شدم همسرمم این خصلتم و دوست داره و میدونه از محبتمه ولی همشمم بهم میگفت وای خدا چقد چسبی:-) منم ناراحت نمیشدم.. ولی میگه جدیدا که من ظرفیت ندارم و چسبیدن های تو باعث سکس هر روزمون میشه و داره لذت سکس رو از من میگیره .
بهم میگه تو رو خدا محبتتو از من کم نکن ولی لمس و تماسو به شدت . بذار هفته ای دو سه بار.. حرفش منطقیه میدونم.. ولی نمیدونید چقدر غصه ام گرفت.. شاید باورتون نشه چون منو ندیدید و نمیشناسید.. من اگه نچسبم میمیرم:' ( باور کنید جدی میگم:'(
اصلا تخص میشم.. عبوس میشم.. اصلا انگار از محبتا فقط لمسیشو بلدم..
نمیدونم چه جوری خودمو اصلاح کنم چون میترسم محبت زیادم همسرمو زده کته.. میخوام خودمو اصلاح کنم.. دارم احساس میکنم دارم خودمو تحمیل میکنم.. چون ادم مغروریم هستم بهم برخورده.. اگه این سبکی محبت نکنم چه کار کنم؟
میگه مهربونیتو کم نکن .. تماس لمسیتو کم کن.. راستم میگها.. ولی من یا افراطم یا تفریط.. اصلا تعادل ندارم..
چجوری میتونم محبتمو غیر تماس بدنی و بغل های مکرر به همسرم نشون بدم منی که کل عمرو اینجوری محبت کردم و دیدم.. چه جوری میتونم متعادل باشم عین همه و همسرو دلزدش نکنم؟ چجوری درست کنم خودمو عین یه چسب دو قلو اویزونش نباشم ولی از طرفی تخص هم نشم؟ چه جوری راضی کنم خودمو شب کنار همسرم دراز بکشم و تو بغلش نرم؟ چه جوری میشه چه جوری میتونم؟
روحم عذاب میکشه اینجوری محبت نبینم و اینجوری محبت نکنم:'(
خانمی بیست و چهار ساله هستم. تقریبا یکسال و نیم هستش که ازدواج کردم . همسرمو خیلی دوست دارم. اونم همینطور.. کاملا از عشق و علاقش به خودم مطمعنم چون ابراز میکنه و دلی شک ندارم ..
مشکلم اینه من ادم به شدت لمسی هستم. مثلا قبل تر ها هم حتما علاقه مو به پدرم مادرم و با بغل و ماچ و بوسه بیشتر بغل نشون میدم
یعنی عین یه چسب بهشون میچسبیدم الان که متاهل شدم همسرمم این خصلتم و دوست داره و میدونه از محبتمه ولی همشمم بهم میگفت وای خدا چقد چسبی:-) منم ناراحت نمیشدم.. ولی میگه جدیدا که من ظرفیت ندارم و چسبیدن های تو باعث سکس هر روزمون میشه و داره لذت سکس رو از من میگیره .
بهم میگه تو رو خدا محبتتو از من کم نکن ولی لمس و تماسو به شدت . بذار هفته ای دو سه بار.. حرفش منطقیه میدونم.. ولی نمیدونید چقدر غصه ام گرفت.. شاید باورتون نشه چون منو ندیدید و نمیشناسید.. من اگه نچسبم میمیرم:' ( باور کنید جدی میگم:'(
اصلا تخص میشم.. عبوس میشم.. اصلا انگار از محبتا فقط لمسیشو بلدم..
نمیدونم چه جوری خودمو اصلاح کنم چون میترسم محبت زیادم همسرمو زده کته.. میخوام خودمو اصلاح کنم.. دارم احساس میکنم دارم خودمو تحمیل میکنم.. چون ادم مغروریم هستم بهم برخورده.. اگه این سبکی محبت نکنم چه کار کنم؟
میگه مهربونیتو کم نکن .. تماس لمسیتو کم کن.. راستم میگها.. ولی من یا افراطم یا تفریط.. اصلا تعادل ندارم..
چجوری میتونم محبتمو غیر تماس بدنی و بغل های مکرر به همسرم نشون بدم منی که کل عمرو اینجوری محبت کردم و دیدم.. چه جوری میتونم متعادل باشم عین همه و همسرو دلزدش نکنم؟ چجوری درست کنم خودمو عین یه چسب دو قلو اویزونش نباشم ولی از طرفی تخص هم نشم؟ چه جوری راضی کنم خودمو شب کنار همسرم دراز بکشم و تو بغلش نرم؟ چه جوری میشه چه جوری میتونم؟
روحم عذاب میکشه اینجوری محبت نبینم و اینجوری محبت نکنم:'(
- ۹۵/۰۶/۱۶