خانواده بهتر

مسائل زناشویی,مسائل دوران عقد,راهایی تحریک مردان,انتخاب همسر

خانواده بهتر

مسائل زناشویی,مسائل دوران عقد,راهایی تحریک مردان,انتخاب همسر

خانواده بهتر

حضرت علی علیه السلام :
هر گاه به مشورت نیازمند شدی ، نخست ، از مشورت با "جوانان" شروع کن ،‌زیرا ذهن آن ها تیزتر و حدس آنان ،‌سریع تر است .
پس مسئله را به میانسالان و پیرمردان ، واگذار تا در آن نقادی کرده ، بهترین را برگزینند ؛ چرا که تجربه آنان بیشتر است .

  • ۰
  • ۰

سلام... وقتتون به خیر

حقیقتش من یه دختر 25 ساله هستم که توی فضای مجازی  و یکی از سایتا از یه پسری خوشم اومده . اولش خودش بهم گفت که بیا به قصد ازدواج با هم اشنا بشیم . و عکسمم تقریبا دیده بود ... بعدش وقتی اومدیم اشنا بشیم زیاد حرف نمیزد مثلا همش من سوال میکردم و اون با اره و نه و اینا جواب میداد...

بعدم بعضی وقتا میگفت عزیزم . ای جونم و اینا . زیاد با هم حرف نزدیم یعنی پیام رد و بدل نکردیم اینا همش تو تلگرام بودش... بعدشم که یه بار فقط باهم حرف زدیم... اون پسر اولین سوالش از من این بود که تو سرد مزاجی یا گرم ؟

بعد این سوالش شوکه شدم چون تا حالا هم ندیده بودمش یکم حس کردم دنبال سکس چت و این حرفاست . گفتم میدونستم که شانس ندارم و وقتی از کسی خوشم میاد حتما یه چیزی میشه ... دیگه صبحش بازم باهاش حرف زدم.

من کلا به هیچ پسری زیاد محل ندادم و با کسیم دوست نبودم خیلی وقته هم توی فضای مجازیم و با مسائلشو و حواشیش اشنام ولی این لامصب زیاد به دلم نشسته و واسه اولین بار همش دلم میخواست باهاش حرف بزنم و ازش تعریف بکنم بالاخره سرتونو درد نیارم بعد چند روز بهم گفت تو سردی و من داغم به درد هم نمیخوریم.

گفتم  من سرد نیستم فقط دلم نمیخواد الان که نه به داره نه به باره در مورد مسائل جنسی حرف بزنیم . ولی اون گفت من مطمئنم تو سردی و ازت معلومه بعدشم گفت برای اشنایی هم باید اشنا بشیم هم در مورد این مسائل حرف بزنیم منم قبول نکردم و گفتم خدحافظ ، اونم گفت خدحافظ .

بعد یه مدت هر چی زور زدم نشد که فراموشش کنم دوباره بهش پی ام دادم و با سردی زیاد جوابمو داد گفتم دختر مورد نظرت پیدا شد ؟ گفت نه. همین طوری کوتاه و سرد جواب میداد گفتم که من نمیتونم فراموشت کنم . گفت بله بله گفتم چرا این مدلی حرف میزنی گفت تو فازت چیه؟

گفتم من فقط به ازدواج فکر میکنم . بعدشم گفتم یه کم حرف بزن گفت یه چی میگم باز ناراحت میشی . گفتم مثلا چی؟ گفت میخورمتا منم باز بهم بر خورد گفتم اینطوری حرف نزن مثل هرزه ها با من حرف نزن و دوباره ساکت شد .

بعد اصرارم یکم حرف زد گفت من داغم تو سردی به درد هم نمیخوریم گفتم تو داری اشتباه میکنی من فقط میگم بذار وقتی ازدواج کردیم گفت من همین طوریم و نمیتونم و این حرفا بازم خدافظی کردم الان بعد دو سه ماه بازم همش تو یادمه از یادم نمیره .

خواستگار دارم ولی دوسش ندارم اونو دوست دارم همش عکسای پروفایلشو نگاه میکنم و این چیزا... میدونین حس میکنم که باهام لج کرد چون بارها گفتم عزیزم نگو جونم نگو .. حتی تو اون باری که با هم حرف زدیم ..خیلی دوسش دارم در حد مرگ ... بهم بگین چیکار کنم؟

پسرا جواب بدن چرا همجنساتون اینطورین ..؟ الان اگه من پایه بودم و از رو دوست داشتن پا به پاش پیش میرفتم و حرفای جنسی میزدم تهش وقتی کارش تموم میشد نمیگفت تو هرزه ای؟

منی که برای اولین بار تا این حد کسی رو دوست دارم که اگ دوست نداشتم بعد این طرز حرف زدنش عمرا بهش محل میدادم چه برسه بخوام خودم دوباره شروع کنم حرف زدنه باهاشو؟

نمیدونم باید چیکار میکردم و چه مدلی باهاش حرف میزدم شب و روز بهش فکر میکنم و واقعا همونی هست که میخوام .

ولی یه جورایی برام شده ارزو ؟ پسرا جواب بدن حالا دخترام اگه به اخلاق رفتار مردا واردن لطفا بهم بگن این جماعت فازشون چیه؟ ادم نمیدونه چجوری رفتار کنه؟ چی بگه ؟ چون یکی از معیارای اون عشقه نامرده منم پاکی بودش

ممنون

  • ۹۵/۰۶/۱۷
  • یه دوست

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی