خانواده بهتر

مسائل زناشویی,مسائل دوران عقد,راهایی تحریک مردان,انتخاب همسر

خانواده بهتر

مسائل زناشویی,مسائل دوران عقد,راهایی تحریک مردان,انتخاب همسر

خانواده بهتر

حضرت علی علیه السلام :
هر گاه به مشورت نیازمند شدی ، نخست ، از مشورت با "جوانان" شروع کن ،‌زیرا ذهن آن ها تیزتر و حدس آنان ،‌سریع تر است .
پس مسئله را به میانسالان و پیرمردان ، واگذار تا در آن نقادی کرده ، بهترین را برگزینند ؛ چرا که تجربه آنان بیشتر است .

  • ۰
  • ۰

سلام
عذاب وجدان شدیدی دارم. دوران کارشناسی یه پسری از هم کلاسیام خیلی منو دوس داشت و هرجا میرفتم دنبالم میومد و بچه های دانشکده هم می دونستن این آقا پسر از ترم 1 تا ترم 7 بی وقفه دنبالم بود اما من هیچ محلی بهش نمیذاشتم. چون فک میکردم قصدش دوستیه منم تقریبا مذهبی و بسته بودم و این روابطو نمیپذیرفتم. علت این مسئله اینه که یه بار شنیدم داشتن با هم پچ پچ میکردن و میگفتن دختره چرا محل نمیده شاید باکسی دوسته و پسره گفت خوب چه اشکالی داره با کسی  دوست باشه با منم باشه!!!!!

اما ترم 7 مسئله خیلی عوض شد نمیدونم چی شد این آقا به فکر ازدواج افتاده بود. مدام  خانوم دوستشو که هم کلاسیمون بود یواشکی میفرستاد زیر زبونم بره از ازدواج و ... میپرسید و نمیدونم چرا فک میکرد اگه بیاد بام حرف بزنه دعواش میکنم چون خانومه بهم گفت اگه کسی بخواد بیاد بات حرف بزنه باش دعوا میکنی!!!

تا اینکه یه روز بعد پایان کلاس که البته هنوز بچه ها و استاد سر کلاس بودن اومد سمتم و من توجهی نکردم . نمیدونم چطور نگام میکرد که همه بچه ها متوجه شدن و دلشون براش سوخت و من فقط سرم پایین بود و نگاش نمیکردم اما همه بچه ها و استاد داشتن مارو نگا میکردن .

بعد دوستاش اومدن دورشو گرفتن و گفتن بیا بریم نمیخواد بات صحبت کنه. پسره میگفت نه میخوام باش حرف بزنم . چرا نمیخواد بام حرف بزنه؟ صداش و برخوردش جوری بود که احساس کردم دلشو شکوندم .

بعد استاد بام صحبت کرد که ایشون قصدشون ازدواجه اگه میخوایی من باش صحبت میکنم . منم از خجالت گفتم نه نمیخوام . اما ته دلم بغض کردم  استاد گفت مطمئن باش در آینده پشیمون میشی و همیشه به این فک میکنی که چی میخواسته بگه.

 الآن حدود 4 سال از این اتفاق میگذره اما عذاب وجدان ولم نمیکنه همش فک میکنم آهش دنبالمه بغض دارم و جالبه که الآن متوجه عمق عشقش میشم بعضی رفتاراشو دلیل بر سبک سری و نادونیش میذاشتم اما حالا که بهش فک میکنم میبینم قلبا دوسم داشته و من متوجه نبودم .

راستش ته دلم الآن عاشقشم نمیدونم درسته یا دلیلش عذاب وجدانه ولی خیلی دارم عذاب میکشم احساس میکنم غرورشو له کردم اما کاملا ناخواسته .

خواهش میکنم راهنماییم کنین چیکار کنم بهتره دوسش دارم اما امیدی به برگشتش ندارم . شما آقایون بگید ایشون چه حسی داشتن آیا غرورش رو شکوندم و چیکار کنم که منو ببخشه و یا شاید برگرده .

خیلی ممنونم برای پاسخگوییتون
  • ۹۵/۰۶/۲۲
  • یه دوست

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی