سلام
خانمی 25 ساله هستم که 2 ساله ازدواج کردم . اخیرا حدود 5 6 ماهی میشه شوهرم ازم دوری میکنه .
نمیخواد من پیشش باشم . نه اینکه توی محیط های مردونه پیشش نباشم بلکه تو هر محیطی بهم میگه تنها برو .
مثلا هفته پیش بهش گفتم بیا بریم باهم برام لباس بخریم گفت تنها برو من حوصله ندارم . منم خودم رفتم اونم رفته بود استخر . چطور حوصله منو نداره ولی میتونه بره استخر؟!
همه فامیل فهمیدن که شوهرم ازم دوری
میکنه . هر چی بهش میگم با عصبانیت بهم میگه نه! جدیدا چشم چرون هم شده
چقدر .... یه پستی بود درباره چشم چرونی که جستجو کردم بعضی از کاربرا گفته
بودن به شوهرت بگو دوست داری منم به مردای دیگه نگاه کنم ؟ این جمله
مشکلتونو حل میکنه . منم اینو بهش گفتم و چند چیز دیگه البته با حوصله .
بهم گفت نه. بهش گفتم پس تو هم نگاه نکن گفت من با تو فرق میکنم من مردم مردا .... هزار تا منطق که دیگه گیج شدم ....
نمیدونم چیکار کنم انگار از من بدش میاد وقتی بهش میگم بیرون ..... اعصابش بهم میریزه . الان تعطیلات عید هم نزدیکه مادر شوهرم اینا قراره برن سفر ما هم میخوایم بریم ولی شوهرم ... توی بیرون به همه نشون میده جوری که همه میگن شوهرت ازت زده شده ؟
چیکار کنم کنارم باشه . بهم میگه دوسم داره ولی میدونم که دروغه . گفتم فامیل هامون هم متوجه دوری شوهرم از من شدن گفتم شاید به حرف بزرگ ترا گوش بده به پدر شوهرم و عمو هاش گفتم پادرمیونی کنن تا شاید مشکل ما هم حل شه . به حرف هیچ کسی هم گوش نمیده . حتی راضی بشه باهم بریم پیش مشاور هم نشد ... دیگه نمیدونم چیکار کنم .
تا حال برای شما هم این مشکل پیش اومده یا برای اقوامتون !! چیکار کردین یا کردن؟؟ لدفا تجربیاتتونو در اختیارم بذارید .
یادم رفت بگم ازدواج ما مدرن بود با هم دوست بودیم خودش منو پسندید .وقتیه من میرم جلو دستشو بگیرم زود دستشو میکشه ....
- ۹۵/۰۶/۲۲