خانواده بهتر

مسائل زناشویی,مسائل دوران عقد,راهایی تحریک مردان,انتخاب همسر

خانواده بهتر

مسائل زناشویی,مسائل دوران عقد,راهایی تحریک مردان,انتخاب همسر

خانواده بهتر

حضرت علی علیه السلام :
هر گاه به مشورت نیازمند شدی ، نخست ، از مشورت با "جوانان" شروع کن ،‌زیرا ذهن آن ها تیزتر و حدس آنان ،‌سریع تر است .
پس مسئله را به میانسالان و پیرمردان ، واگذار تا در آن نقادی کرده ، بهترین را برگزینند ؛ چرا که تجربه آنان بیشتر است .

۸۵۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سلام

به نظر شما چرا بعضی خانومها دیرتر براشون خواستگار میاد
گزینه های احتمالی :

1.حیا ی بیش از حد

2.عدم درک جامعه و روابط اجتماعی پایین

3.عدم فراهم نکردن شرایط برای دیده شدن توسط جنس مخالف

4.

...

بعد از این که سوالای بالا رو جواب دادید بگین نمره ی زیبایی شما چنده؟ از شش به پایین که زیباترین فرد نمره 6 و پایینترین زیبایی 1 تعلق میگیره
و بعد از این مرحله بگین که روابط عمومی شما از 6 نمره چند بوده و در چند سالگی ازدواج کردید؟ و دلیل اینکه در این سن تونستید شوهر پیدا کنید برای چی بوده؟ ( زرنگ بودن رابطه داشتن با فلان فامیل طرف و یا ... )

و قسمت دوم برای آقایون مجرد و متاهل هست که بگین کیس های مختلفو خودتون در نظر میگیرین یا بهتون معرفی میکنند؟

(این کامنت برای خانومایی هست که میگن چرا خواستگار برای ما نمیاد و با پاسخ دادنتون میتونید یه معضل بزرگ تو جامعه رو حل کنید و اینجا سئوال کننده ای وجود نداره
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام

این سوالی که میخوام بپرسم شاید مشکل خیلی ها باشه و از جمله خودم که جوابی براش پیدا نکردم ، اونم اینه که مثلا من به عنوان یک دختر که نیاز به ازدواج دارم و با وجود تحصیلات عالی ، و قیافه زیبا ( طوری که بقیه میگن ) خواستگاری ندارم .

در پست 8011 در کامنت ها اشاره شد که باید در اجتماع باشید تا خواستگار خوب پیدا بشه ، حق میدم که نداشته باشم چون اصلا در اجتماعی که خواستگار یا آقایی در آن حضور داشته باشه نیستم اصلا نمیدونم این اجتماع رو باید از کجا پیدا کنم که برم توش ؟

نمیدونم باید چیکار کنم ؟ من زمانی که دانشگاه میرفتم اونقدر اخمو بودم و خودمو مغرور نشون میدادم و یکی یکی هر کس سمتم میومد ردش میکردم بدون اینکه بدونم اصلا با من چیکار داره ؟ آخه همیشه فکر میکردم نیت پسرا فقط دوستیه و بعد اون رابطه جنسی هست الان میفهمم که ای دل غافل مثلا فلانی منو واس ازدواج میخواست و الان پشیمونم !

بعدا تو اجتماع بودن رو با یک سری کلاس ها شروع کردم که واقعا به درد من نمیخورد چون من لیسانس دارم و تو این کلاس ها شرکت کردن بجز خستگی چیزی نداشت اکثریت هم بچه و کم سن و سال بودن و ضمن اینکه همه خانوم بودن باشگاه هم رفتم از محیطش متنفر بودم واومدم بیرون و بازهم همگی دختر بودند  ... کار هم که اصلا پیدا نکردم ...

در حال حاضر اجتماع من فقط خونه خاله زنک ها شده که چیزی جز غیب و ... ندارن و هیچ خیری به من نمیرسه

+ در ضمن دختر خوش اخلاق و خوبی ام و اخلاقی که در دانشگاه داشتم فقط به این  خاطر که میدیدم چطوری از دخترا سو استفاده میشه بنابراین در دانشگاه که غیرهمجنس هام زیاد بودن این روش کاملا اشتباه رو پیش گرفتم

" اصلا چرا باید پسرا دختر و بپسندن ؟ من اگه از یکی خوشم بیاد تکلیف من چیه ؟ بیفتم دنبالش ؟ بیشینم دعا کنم بیاد خواستگاریم ؟ بشینم دم در خونش ؟ واقعا سردرگمی عجیبی گرفتم خیلی به ما دخترا ظلم میشه که وقتی از یکی هم خوشمون بیاد باید سکوت کنیم 
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰
سلام
خدمت همه دوستان گرامی
سر یه دوراهی گیر کردم ممنون میشم راهنماییم کنید
دختری هستم ٢٥ سال سن دارم ونامزدم ٣٠ سال حدود به سه سال هست که عقد هستم خدا رو شکر نامزدم پسر خوبی هست و همدیگه رو درک میکنیم دوست داریم زودتر عروسی بگیریم ولی چون نامزدم بدهکاره و هر چی کار میکنه میره برای قسط چیزی براش نمیمونه که پس إنداز کنه .
پدر نامزدم که وضع مالی بسیار خوبی داره و همه فرزنداش ازدواج کردن خدا رو شکر همشون وضع مالی خوبی دارن ولی هر بار بهونه میاره و کمک پسرش نمیکنه .
حتی یک بار هم با مادرم رفتیم خانه پدر نامزدم و صحبت کردیم قرار شد کمک پسرشون کنن ولی دو سال از اون حرف گذشته و هیچ کمکی نکردن البته خواهرای نامزدم خیلی به من و نامزدم حسادت دارن و نمیذارن پدرشون کمک نامزدم کنه .
واقعا از این وضع خسته شدم نامزدم هم شهر دیگه کار میکنه و فقط ماهی یک بار اخر هفته میاد پیشم و یک روز بیشتر پیشم نیست من و نامزدم یه تصمیم گرفتیم که بریم با پدرش صحبت کنیم که میخوایم بریم ماه عسل و دیگه نمیخوایم عروسی بگیریم .
 و ٢٠ میلیون حداقل کمک کنه که به جای عروسی نامزدم یه خونه رهن کنه و تا چند ماه دیگه بریم سر خونه زندگیمون .
نامزدم میگه وقتی باباش پول رو داد میریم یه سفر مشهد و یه خونه کرایه میکنیم بعد یه مراسم کوچیک تو باغ میگیریم که فقط خواهر و برادرای من و اقوام شما باشن حساب کردیم اینجور خرج عروسیمون حدودا ٦ میلیون بیشتر نمیشه .
استخاره هم گرفتیم خیلی خوب اومد به نظرتون این کار درستی هست چون اگه بخوایم واسه عروسی همه اقوام رو دعوت کنیم باید حداقل ١٣ میلیون خرج کنیم به اقوام هم میگیم رفتیم ماه عسل .
این هفته قراره بریم به پدر نامزدم صحبت کنیم امیدوارم کمک کنه برامون دعا کنید همه چی درست بشه ممنون میشم راهنمایی کنید کدوم کار درسته ؟ 
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام

هر کسی متناسب طبیعتش باشه, مرد متناسب با طبیعتش و زن هم همینطور , عشق بوجود میاد. تا زمانی که زن ها رو مسخره کنند به دلیل احساسی بودن و مردها رو بدلیل شهوانی بودن, هیچ کدام به عشق نخواهند رسید.

مرد با ارضای جنسی اش احساسش رشد میکنه و زنشو دوست خواهد داشت, زن هم با ارضای احساسیش به روابط جنسی علاقه مند میشه. تا زمانیکه همدیگه رو جدی نگیرید و خودخواهانه و از زاویه دید خودتون ببینید عشق فروکش میکنه.

همون طوری که دختران عزیز با ابراز احساس پوچ و حتی دروغ یک پسر که میگه دوستت دارم و عزیزمی و مال خودمی کلی احساساتی میشن و دل میبازن, دقیییقا همونطور مردا با نگاهشون علاقه مند میشن و نیاز جنسیشون میکشونه بطرف ازدواج.

خدا خییلی حکیمه اگر روابط درست به دور از انگ هوسباز زدن به مرد , و حساس و احساساتی بودن به زن شکل بگیره خدا این ها رو تکمیل میکنه.

توصیه به دوستان ، کتاب ایا تو نیمه گمشده من هستی, کتاب مردان مریخی و زنان ونوسی دکتر جان گری, رازهایی درباره مردان , رازهایی درباره زنان از دکتر بارارا دی انجلیس رو بخونید بیشتر براتون این تکمیل شدن روشن میشه.
ضمنا مرد هوسباز سراغ ازدواج نمیره.
طرف مردها نیستم اما طبیعت و حکمت خدا چیزی غیر از این حرف هاست.
منهای مردهایی که زندگی بلد نیستن و بی اخلاق و بی ادبند ,باید گفت هر کی خودشو و جنس مخالفشو بشناسه سالم روحی و روانی باشه هرگز زندگیش خراب نمیشه و به جنس مخالفش که خلقت خداست توهین نمیکنه.
یا علی

  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام

شوهرم خونواده فقیری داره که نمیتونن کمک مالی ای بهش بکنند ما هم اول زندگیمونه. من و شوهرم زیر 25 سال سن داریم. شوهرم خیلی اهل کار هستش و از بچگی روی پای خودش بوده ولی به قول خودش تو فکر پول جمع کردن نبوده.

شوهرم ذهن خلاقی داره و دلش میخواد توی کارش پیشرفت کنه و نقشه های زیادی هم توی سرش داره. شغلش آزاد هست و راه پیشرفت داره. رشته تحصیلیش تو دبیرستان برق بوده و قبل از ازدواج با من برقکاری میکرد ولی الان دوربین مداربسته نصب میکنه. تحصیلاتش دیپلمه ولی چون من ازش خواستم امسال کنکور شرکت کرد و میخواد برق بخونه.

من نگران آیندمون هستم. از طرفی همسرم رو خیلی دوست دارم. چطوری میتونم بهش کمک کنم که زندگیمون پیشرفت داشته باشه؟ اصن ما میتونیم تو زندگیمون پیشرفت کنیم؟ یا نه؟!
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام

عده ای از خانم ها از این شاکی هستند که مردان با هدف ارضای نیاز جنسی به سمت ازدواج میرن . آیا این ادعا میتونه درست باشه ؟

بیایم بررسی کنیم که اگه این عقیده درست باشه ، مردان در ازدواج چی به دست میارن و چی از دست میدن ؟

سوال مهمی که میشه از این دسته از خانم ها پرسید اینه که آیا راه های متنوع تری به غیر از ازدواج دائم وجود نداره که مردان نیاز جنسی شون رو ارضاء کنند ؟ آیا ارضای نیاز جنسی خارج از بحث ازدواج دائم به صرفه تر نیست ؟!
موفق باشید
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام

بازو از نقاطی است که سطح تحریک کنندگی آن برای مردان بستگی به میزان تپل و گوشتی بودن آن رابطه ای مستقیم دارد ... ولی شوهر باید در هر حال به این نقطه توجه خاص داشته باشد.

از بازوان خانم ویشگون بگیرید و مک صدا دار بزنید... مالیدن آلت تناسلی به این قسمت خوب است... تنه آلت رو چرب کرده و بازو را چرب کنید و بمالید... نوک آلت را به این ناحیه بمالید... خوابیدن روی بازو همسر بسیار هوس برانگیز است. برای هر دو جفت...

مانند ژله بازو را حرکت دهید و ماساژ دهید . ببینید دوستان این حرکات ترکیبی است و باید مثلا به بازو سر زد... ناف را مالید ... با گردن بازی کرد و بار دیگر به بازو بازگشت... وقتی بازو رو میمالید سعی کنید نشان دهید که لذت میبرید مثلا با پر خون کردن بیشتر آلت ( آلت در حالت نعوظ کامل هم اگر فشار بیاورد مرد کمی پر خون تر شده و سرش اندکی کلفت تر میشود )... بگویید که بازویش هوسناک و گوشتالو است و وقتی توی محیط های غیر اتاق خواب بازویش را میبینید تحریک میشوید و نعوظ پیدا میکنید...

پوشیدن لباس های بازو نما و تنگ به دور بازو بسیار موثر است... بینی خود را به روی بازو بمالید و عشق بازی کنید ...

"آرمین"
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام

سوالم از خواهران این است ایا با این مسئله موافق هستید که یک دختر خانوم بعد از ازدواج در اوایل زندگی میتواند اگر مشلی در رابطه زناشویی با شوهرش داشت با مادرش مشورت کند .

ایا خودتان چنین کرده اید . چه مسائلی را با مطرح کرده اید در مورد رابطه زناشویی خودتان با مادرتان . آیا کمک مادرتان توانست کمک خوبی کند .
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰
سلام به همه
من 19 سالمه و حدودا دو ماه دیگه عروسیمه . تقریبا همه بهم میگن این که الان انقدر با احساس هستین و واسه هم شور و اشتیاق و عشق دارین تا دو سه ماه بعد عروسی ادامه داره ولی بعد کاملا عادی میشه و دیگه این احساسا وجود نداره.
دیگه مثل این روزا تمایل نداری کنار همسرت باشی. شما چی فکر میکنین؟ شمایی که تجربه چند سال زندگی مشترک دارین نظرتون چیه؟ چی میتونه کمک کنه همیشه حتی بعد از چندین سال زندگی مشترک همینطور پر از شور و شوق باشه؟
ممنون از کسایی که جواب میدن.
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام
28 سالمه، بخاطر از لحاظ مالی  سرپرست خونواده بودم، خواستگارامو رد کردم اما الان شرایطی پیش اومده که میتونم ازدواج کنم، من از لحاظ درونی فوق العاده دختر احساساتی و گرمی هستم، تنها مشکلم اینه که بعد ازدواج چطوری رفتار کنم که همسرم حس نکنه من دارم بچه بازی در میارم.

من دلم میخواد زندگیم پر هیجان باشه،دلم میخواد از لحاظ زناشویی هر روز تو رابطه مون تنوع داشته باشیم،خلاصه دلم یه زندگی یکنواخت و تکراری رو نمیخواد.

همش تو فکر هیجان مخصوصا تو بخش زناشویی هستم، میخوام بدونم چطوری به خواستگارام بگم که من از اون دخترایی هستم که شدیدا لمسی ام، شدیدا به بغل احتیاج دارم، چطور بگم من دختری ام که همش دنبال گرمتر شدن زندگی مشترکم هستم؟

وقتی پستای خانمای اینجا رو میخونم با خودم میگم نکنه من مشکل دارم؟ اخه خیلی هاشون میگن نباید مرد رو تو رابطه زناشویی یا کلا تو زندگی متوقع بار اورد، اونوقت مرد فکر میکنه،خبریه و دور بر میداره،میخوام از اقایون بپرسم واقعا اینطوریه ؟

اینکه من بخوام س.ک.س تو زندگیم شناور باشه،اینکه من میخوام س.ک.س تو زندگیم مختص مکان و زمان خاصی نباشه،غیر طبیعیه، از دید اقایون ممکنه همسر اویزون به حساب بیام و ازم خسته شن؟

من تو جامعه یه دختر مستقل و جدی هستم،اما تو درونم میدونم که فقط مقابل همسرم تبدبل به یه دختر اروم و مطیع میشم، بنظرتون من مشکلی دارم؟

راستش با خوندن کامنت های بعضی از خانمای این سایت حس میکنم من مشکل دارم ؟ راستش من دلم میخواد خونه مو پر کنم از ارامش و عشق،چون میدونم مردا بهترین روش ابراز محبتشون سکس عاشقانه با همسرشونه،دلم میخواد همیشه در اختیارش باشم،البته من شدیدا دختر لوس و حساسی ام ،اینکه میگم در اختیار همسرم باشم به معنی بردگی نیس،به معنی اینه که هرموقع همسرم بخواد بهش نه نمیگم منتها با ناز و عشوه اولش سر به سرش میزارم بعد اجازه میدم،دوستای متاهلم میگن اینطوری که تو میخوای زندگی کنی حتما شوهرت پررو میشه،میگن باید تو زندگی طوری باشی که مرد برات له له بزنه نه اینکه همش بفکر شوهرت باشی اونموقع مرد فکرمیکنه خبریه،راستش من چون دل نازکم از الان میدونم که نمیتونم ناراحتی همسرمو حتی برای ثانیه ای تحمل کنم،دوستام میگن اینطوری نمیتونی شوهرت تو دستات نگه داری،و دائما باید بگی چشم،در حالی که من قلبا و روحا دوست دارم شوهرم انقد مرد باشه که من فقط بهش بگم چشم منتها با ناز زنونه.

مورد دیگه اینکه من الان کارمند بخش دولتی ام و تو رشته ام تدریس هم میکنم ،اما جدیدا تصمیم گرفتم بعد ازدواج دیگه کار نکنم و شش دونگ حواسم به شوهرداریم باشه،مسئله اینجاست چون من ازترم یک دانشگاه کار کردم ،وبنا به روحیاتم کاملا حس استقلال طلبی دارم میترسم بعد ازدواج با رها کردن کارم اذیت بشم،میخوام از خانما بپرسم کار کردن تا ساعت سه ظهر میتونه خانم رو از شوهرداری دور کنه؟ (محیط کارم فوق العاده سالمه و یه محیط کاملا علمیه)

  • یه دوست