چادریم ، ولی چطور خواستگاری جذب کنم که زیاد مذهبی نباشه

سلام خدمت همه خانواده برتریها

من یه دختره 29 ساله هستم که دوست دارم ازاد فکر کنم و برای خودم زندگی کنم ولی متاسفانه همیشه خانوادم مجبورم میکنن به کاری که خودشون دوست دارن .

پوششم چادره ولی اصلا دوسش ندارم خیلی هم صحبت کردم که من بدون چادر هم میتونم حجابمو داشته باشم ولی میگن نه .

خانوادم مذهبی هستن ولی خیلی کم ولی روی چادر خیلی بابام مقیده واقعا نمیدونم چکار کنم تا حالا هم به خاطره همین موضوع ازدواج نکردم چون کسی که پا پیش میذاره میگه چادری میخوام و کسی هم که چادری میخواد مذهبیه زیاد .

چکار کنم که به بقیه بفهمونم درسته تو این خانوادم ولی من افکاره خودمو دارم خسته شدم از این موضوع .

ارایش نکردن دختر مورد علاقم ، مانع ابراز علاقم به اون شده

با سلام

سوالی دارم که امیدوارم دوستان نظرشون رو بیان کنن تا شاید من به یه تصمیم برسم.

من حدود یه ساله که تو محل کار جدیدم مشغول به کار هستم. 30 سال سن دارم و درآمد مناسب و آینده روشنی رو در زمینه کاری تصور می کنم داشته باشم.

تو محل کارم یه دختر خانمی هستن حدودا 27-28 ساله که من از روز اولی که اومدم اینجا زیر نظرش دارم و درباره ازدواج بهش فکر می کنم.

دختری زیبا و خوش اندام و خوش برخورد. اما مسئله ای که وجود داره اینه که این خانم با اینکه از نظر اعتقادی زیاد مذهبی نیستن. یعنی موهاشون کمی بیرون از مقنعه است و براحتی با آقایون صحبت و گاهاً شوخی می کنن و می خندن.

اما انگار هیچگونه آشنایی با لوازم آرایش ندارن! یکساله که من ندیدم حتی رژ لب بزنه! آخه مگه میشه دختری با این سن و سال و تحصیلات و موقعیت اجتماعی و روشنفکر هیچ آرایشی انجام نده؟

من به عنوان یه مرد با تفکر خاص خودم دلم می خواد همسرم آراسته باشه و آرایش مناسب داشته باشه. اما این خانم با اینکه از هر نظر مطلوب من هست اما این نکته باعث شده من صحبت ازدواج رو با ایشون مطرح نکنم.

ایشون حتی بعضی روزا کاملا تو خودشه و افسرده است و من فکر می کنم به خاطر تنهاییه. شاید بگید بعد از خواستگاری بهش بگو که آرایش کنه. اما من تو زندگی به یه مسئله اعتقاد دارم اونم اینکه که "چاه باید خودش بجوشه. چاهی که آب بریزی توش فایده نداره " دوستان نظراتتون رو بفرمائید شاید من به نتیجه برسم. مخصوصا خانوما بگن که به نظرشون ایشون چرا انقدر در امور آرایشی کوتاهی می کنه؟

بخاطر این که سربازی نرفتم به عنوان خاستگار پذیرفته نشدم

سلام ...

یه پسرم، دانشجوی کارشناسی ارشد یکی از رشته های فنی مهندسی هستم و در یکی از دانشگاه های دولتی تهران درس میخوانم... توی دوره کارشناسی هم دانشجوی یکی از دانشگاه های خوب ایران بودم که اون در تهران نبود...

به هر حال از لحاظ درسی و این حرفا خدا رو شکر، شرایط بدی ندارم... دوست ندارم اسم دانشگاه های محل تحصیلم رو بگم، اما هر دو از دانشگاه تراز اول ایرانه.... از نظر اعتقادات و ایمان هم،با لطف و کمک خدا تلاش کردم حداقل پیش خودش شرمنده نباشم، به نماز اول وقت و روزه و اینا مقیدم و قص علی هذا...خانواده شریفی هم دارم،که اونم باز از الطاف الهی به منه...

چه چیزهایی باعث میشه بعضی از مردها خیانت کنن

سلام دوستان

چند تا سوال راجب خیانت دارم .

اول از همه اینکه آقا پسرا و دخترایی که تجربشو دارن و یا دیدن بگن چه چیزهایی باعث میشه بعضی از مردها خیانت کنن؟

دوم اینکه برای اینکه مرد خیانت نکنه و حتی اگه زنی سمتش اوند ردش کنه چیکار باید کرد؟ آیا در شناخت های قبل ازدواج میشه فهمید مردی تنوع طلب و اهل خیانت در آینده هست یا نه؟

هر کی تجربه ای در این باره داره یا بین آشنا ها چیزی دیده لطفا دلایلشو بهم بگین خیلی مهمه

با تشکر

من نمیتونم عشق اولم رو فراموش کنم

با سلام

ازتون کمک میخوام

من نمیتونم عشق اولمو فراموش کنم
با اینکه میدونم بهش  نمیرسم ولی هنوزم یواشکی عکساشو میبینم و براش گریه میکنم . چون فامیلیم هر ازگاهی میدیدمش ولی از وقتی رفت خارج برا ادامه تحصیل 2 ساله ندیدمش خیلی دلم براش تنگ شده با این که میدونم اون خیلی خوشه و .....
چیکار کنم

اگه در اولین معاشقه ها حرفه ای رفتار کنم، شوهرم بهم شک میکنه

سلام دوستان

عباداتتان قبول باشد انشاءالله

در شرف  ازدواج هستم

واضح تر بگویم یک روز بعد از عید فطر با فردی تحصیل کرده که با بنده هم کفو هستند  محرم میشویم و حتی تاریخ تالار هم مشخص  کرده ایم ... این ها را گفتم فقط تا بدانید تا تاهل فاصله ای ندارم .

خیلی در سایت های زناشویی جست و جو کردم و مطالب  سکسی ... ، طریقه برقراری روابط ... اورال و آنال و جلو و لاپا و واژن مصنوعی و بکارت و ... همه چیزززز اطلاعات  کسب کرده ام ...

به نظر شما در ازدواجم  به مشکل بر نمیخورم؟ اگر در اولین  معاشقات  که نامزدم فردی گرم هستند .. من هم گرم و حرفه ای رفتار  کنم ایشان به گذشته ی من و اینکه شاید روابطی  داشته ام شک میکنند؟

به نظر شما  دانسته هایم را زود نشان ندهم و یا هر چه میدانم و نمیدانم  را صرف لذت بکنم؟

لطف میکنید اگر راهنمایی ام کنید و بگویید که این مطالب  ضرری  ندارند؟ توقعاتم  را بالا نمی برند ؟  کسی هست که مثل من باشد؟

و من الله  توفیق

چرا اکثر جوون ها میل جنسی شون رو باید سرکوب کنن

 سلام

چرا ما این طوریم ؟

چرا ما جوونامون اکثرشون باید امیالشون سرکوب کنن ؟ الان سن ازدواج میانگین 27-25 ساله ، خب این ادم حداقل 10-15 سال هست به بلوغ رسیده و درش نیاز هست ، بعد هی باید سرکوب کنه این نیاز طبیعی را ، و بعدش با هزار تا دردسر ازدواج کنه . خب اخه چرا ؟

قبول دارین غریزه جنسی خیییلی خیلی قوی هست ؟ ادم سالم نمی تونه ازش فرار کنه ، اخرش تو وجود ادم  هست ، این باعث میشه که قبل از اینکه ازدواج کنی همش فکرت درگیره ، وقتی فکرت درگیر  باشه نمیتونی رو درس یا کار تمرکز کنی ، در نتیجه پیشرفت نمیکنی ، خیلی مسخره است . 

یادمه من دو ترم قبل  به خاطر اینکه نمی خواستم گناه کنم ، و از طرفی به شدت احساس نیاز میکردم گند زدم به معدلم ، انقد مقاوت کردم ولی یهو شکستم ! ، دیگه داغون شدم و گند زدم به همه چی . خب این به خاطر چیه ؟ سوالم اینه که چرا باید این طوری باشه ؟

درسته که در یک مراسم توجه مادر پسر مورد علاقم رو به خودم جلب کنم

سلام
دختری هستم دانشجو کارشناسی تو یک رشته معمولی اما دانشگاه سراسری. خدا رو شکر خانواده بسیار خوبی دارم و از جایگاه اجتماعی خوبی هم برخورداریم. طی یکی دو سالی که از ازدواج خواهر بزرگترم میگذره تا حالا چندین خواستگار داشتم که اغلب دارای شرایط خوبی بودن اما بنا به دلایلی با هم جور نبودیم و رد کردم.

پسر یکی از آشنایانمون هستن که بسیار پسر خوب و متدینیه و پدرم هم شدیدا دوسش دارن. با توجه به این که شناخت نسبی ازشون دارم احساس میکنم هم از لحاظ فکری،عقیده،خانواده و...خیلی با هم دیگه جوریم. از طرفی بگم عاشقشون نیستم اما خب ایشون رو فرد مناسبی برای خودم میبینم.

الان چند سالی هست که مادرشون من و ندیدن و در نظرشون نبودم. به نظر شما حالا طی مراسمی که قرار در آینده برگزار شه و خانواده اون ها هم هستن من حاضر بشم و یه جوری باشه که مورد توجهشون قرار بگیرم کار درستیه؟

از طرفی میگم اگه قسمت باشه خود خدا همه چیز و جور میکنه. ولی ازیه طرف فرد مشابه خودم و میبینم که یه فرد و واسطه قرار داد و الان ازدواج کرده و خوشبخته.

به نظرتون همه چیز و بسپارم به خدا یا خودمم هم وارد عمل شم؟؟؟!!!

ممنون

8 ساله ازدواج کردم ولی هنوز با شوهرم ارضاع نشدم

سلام

زیر 25 سالمه . هشت ساله ازدواج کردم ! شوهرمو دوست دارم یا حالا بهش عادت کردم نمیدونم . اما باهاش ارضا نمیشم ! خیلی سعی کردم اما نشده ! مشکل اصلی اینه که به دروغ گفتم باهات ارضا میشم ! اخه زیاد سعی میکرد اما وقتی طولانی میشد و خسته میشدم راهی نداشتم جز دروغ تا دست برداره .

متاسفانه با وجود شوهر استمنا میکنم ! یه بار بهش گفتم هیچوقت باهات ارضا نشدم داغون شد ! احساس میکرد دوستش ندارم ! گفت اگه اینجوری باشه اذیتت نمیکنم و جدا مبشیم ! خب منم قسم بالله خوردم که حرفم شوخی بود !
تو رو خدا راهنماییم کنید . من میخوام تجربه کنم این لذتو ... به هیچ وجه باهاش ارضا نمیشم بیچاره اون هرررر کاری میکنه اما ... ، افکار ناجور به ذهنم میاد .

شدیدا به راهنماییتون نیاز دارم .

خوشایندم نیست که دختر مردم رو 4_5 سال در عقد خودم نگه دارم

سلام
وقت همگی بخیر
قبل از هر چیز اجازه میخوام یه تشکر ویژه داشته باشم نسبت به همه ی کسانی که واسه ی راهنمایی کردن هر یک از دوستان وقت میذارن.
حدود 24 سال سن دارم. از نظر اقتصادی در یه خانواده ی نسبتا متوسط و شاید هم یکم فقیر زندگی می کنم! متوسط از این نظر که خدا رو شکر دستمون جلوی کسی دراز نیست، فقیر هم از این منظر که خونه، ماشین و ملک و املاک نداریم. تنها پسر خانواده هستم. بقیه ی خواهرم هام ازدواج کردن و به عبارتی تنها فرزند خانواده هستم که هنوز مجرد هست.
امسال کارشناسی ارشدم رو توی یکی از رشته های مهندسی گرفتم. کنکور دکتری هم شرکت کردم و با توجه به قبولی در مرحله ی اول، در حال حاضر منتظر جواب مصاحبه ی دکتری "مرحله دوم" هستم که نهایتا تا شهریورماه نتیجه مشخص خواهد شد. با توجه به توضیحات مزبور، مسلما خدمت سربازی نرفتم و کار مشخصی هم ندارم.