نگرانم که نتونم پاسخگوی نیاز جنسی شوهر آیندم باشم

سلام دوستان

من یه مشکلی دارم که خیلی نگرانم. اینکه وقتی نظرات رو میخونم که دختر و پسرهای مجرد میان از نیاز جنسیشون میگن بیتشر نگرانم میکنه.

من 30 سالمه تا قبل از 27 سالگی هیچ حس جنسی نداشتم تا اینکه سه سال به یه نفر علاقه مند شدم و اون موقع بود که این نیاز رو حس کردم . اونم تو مواقعی خاص مثلا دو هفته بعد از پریودم.

و بعد از فراموش کردن علاقه ام به اون شخص دوباره کاملا سرد شدم. منم دلم میخواد مثل خیلیا اون حس رو داشته باشم تا بتونم از همسر اینده ام لذت ببرم. خیلی نگرانم که نکنه این حس همیشگی باشه و نتونم پاسخگوی نیاز همسرم باشم یا اینکه خودم ارضا نشم. ایا واقعا من مشکل دارم؟

و این مشکلم قابل حل هست؟ کسی از شما اینجوری بوده که با ازدواج تغییر کرده باشه نیازش؟ چه راه حلی وجود داره واسه حل این مشکل؟

پیشاپیش از راهنمایی همگی ممنونم.

دختر مورد علاقم اصرار داره بعد از فارغ التحصیلی خارج بریم

  با سلام  و عرض ادب و احترام به همگی دوستان

پسری هستم 28 ساله دانشجوی مقطع دکترا و فعلا کاری ندارم ولی رشته ام خیلی خوبه . تازگی با اصرار خانواده از یه خانوم دانشجوی اخر کارشناسی ( 21 ساله ) که اشنا و از دوستان خانوادگی هستند و از محاسن خیلی خوب شخصی و خانوادگی و فامیلی برخوردارند و با خصوصیات اخلاقی همدیگه کاملا اشنایی داریم و از زمان شروع صحبت ازدواج در داخل خانوادها با هم صحبت میکنیم و از این نظر مشکلی وجود نداره و از همه نظر تقریبا به هم دیگه می خوریم خواستگاری کردم .
همه کار ها درسته ولی مشکل اینه که خانوم اصرار دارن بعد از اتمام درسمون خارج بریم و چون دو تا برادر و یه خواهرش خارج هستند خانوادش موافقند و خانواده من هم نظر اونها رو تایید میکنن ولی خودم علاقه ام به موندن بیشتره و این رو هم بگم دو تا خانواده میگن خودمون حمایت مالی رو کامل انجام میدیم ولی خودم به دلیل نداشتن سرمایه شخصی خودم نه خانوادم دو دل هستم ( سربازی هم ندارم ) و از طرفی هم چون هر دو نفرمون خیلی کفوی هم هستیم نمیخوام منصرف بشم .
ضمنا خیلی از روحیات زنها اطلاع ندارم و تو این مسائل تا حالا با هیج خانومی ارتباط نداشتم و صحبت با همکلاسی هام فقط در پیرامون درس بوده و فقط تازگی چند کتاب و چند سایت رو نگاه کردم . هم خانواده ها وهم دو نفرمون مسائل مذهبی رو  تقریبا اهمیت میدیم ممنون میشم تجربیاتتون رو در اختیارم بذارین

ممکنه زندگی زناشویی مون به خاطر روابط گذشته خراب بشه

سلام

همه میگن وقتی با کسی ارتباط داشته باشی و در اینده با او ازدواج کنی ممکنه زندگی به خاطر مسائلی مثل بی اعتمادی یا... ( مثلا میگوید تو که با من ارتباط داشتی ممکنه با هزاز تا دیگه هم ارتباط داشته باشی و کم کم حرف دنباله پیدا میکنه و منجر به جنگ و دعوا میشه) خراب شه.

من هم با پسری ارتباط داشتم ولی توبه کردمو دیگه ندارم اما با قطع رابطه عشقمون تموم نشده و قرار شده صبر کنم تا بیاد خواستگاریم حالا ما هم اگه به هم برسیم ممکنه زندگیمون به خاطر ارتباط گذشتمون خراب شه؟

تو جمع فامیلی یه پسر چطوری نشون میده که به فلان دختر علاقه مند شده

با سلام خدمت همه دوستای گلم

دخترا چیزایی که میگم حقیقته برای خیلیامون پیش اومده که به پسری تو فامیل علاقمند بشیم و دوست داریم بدونیم اونم ما رو دوست داره یا نه ، حتی بعضی وقتا توهم عاشقی میزنیم و کوچیکترین حرکت اون پسر رو عشق برداشت میکنیم در حالی که بنده خدا روحشم خبر دار نیست و صرفا اخلاقش اینطوریه .

خب تا اینجاشو اجیای گل داشته باشید حالا یه سوال از اقا پسرای عزیز این درسته که باید منتظر بمونیم تا با خواستگاری ثابت شه که عشقی این وسط هست . سوالم اینه تو جمع فامیلی که با همه جور هستید و صمیمی چطوری مثلا به دختر عموتون نشون میدی براتون با بقیه فامیل فرق میکنه ؟

یه عده هستن خیلی تو فامیل سر به سرت میذارن ولی یهو فیوز میپره هواتو دارن که شاخ در میاری میشه به اینم گفت نشونه؟

پسره میگه ابروتو جلوی بابات میبرم

با سلام  …

من یه دختر 18 ساله هستم که چند ماه پیش دیدم یه شماره ی ناشناس زنگ زده به گوشیم منم گفتم حتما اشتباهی گرفته و بیخیالش شدم ولی یه بار دیگه باز همین شماره زنگ زد منم چون نشناختم جواب ندادم اس دادم که ببخشید شما؟

بعد اس داد وحید پول اومده تو حسابت منم گفتم که اشتباه گرفتین و اینا ولی دست بردار نبود همش زنگ میزد و اس میداد راستش منم چون  سابقه ی دوستی با جنس مخالفو نداشتم خوشم میومد و جواب اساشو میدادم البته چیز خاصی نمیگفتیم فقط سوال میپرسید یا من سوال میپرسیدم بعد دو روز عذاب وجدان گرفتم و به خودم امدم که این کار من اشتباست خواستم دیگه جوابشو ندم گفت اگه یه بار فقط جواب تلمو بدی دیگه هیچ وقت مزاحمت نمیشم منم که از خدام بود دیگه مزاحم نشه برداشتم یه اقایی بود خیلی محترمانه حرف زد و اینا گفت من از غرورت خوشم میاد معلومه خیلی مغروری منم گفتم  ما فقط اس دادیم تو از کجا فهمیدی من دخترم ؟

دلم نمیخواد تو دانشکده شخصیت دم دستی داشته باشم

سلام دوستان
من یه دخترم و سال اول مهندسی هستم. دانشکدمون از لحاظ جمعیت پسر و دختر ۱۰ به ۱ هست. تو این  یکسال حواسم به رفتارام بوده، اما نمیدونم این حس تو وجود شما بوده یا نه، دلم نمیخواد شخصیت دم دستی باشم، نبودم و نیستم و نخواهم شد.

فقط کمک میخوام تا بهتر بشم.تو دانشگاه چه جوری رفتار کنم مغرور به نظر بیام،یه غرور مثبت هااا،کلا ادم مغروری نیستم....اخه میدونید  تو این دانشکده واسه حفظ موقعیت باید غرور داشته باشی.

خواهش میکنم بهم کمک کنید، بگید چه جور رفتار کنم. یا از نظر شما دختر مغرور چه جوری رفتار میکنه ،منظورم غرور مثبت که جذابیت دخترو به همراه داره...

میترسم منتظرش بمونم ولی اخرش نشه

سلام
من یه دردی دارم تو سینم که به هیچ کس نمیتونم بگم اینجا رو تنها جایی دونستم که بیام حرف بزنم.
راستش من یه دختر زیر 25 سالم که تازه درسم تموم شده یه اقا پسری از هم کلاسی هام یک ساله که به من ابراز علاقه کرده و به قول خودش از سال اول دانشگاه دوسم داشته ولی چون شرایطش اماده نبوده بهم نگفته که من مخالفت نکنم .
الانم بخاطر اینکه دیر نشه اومده بهم گفته ولی هنوز کار نداره متاسفانه پدر هم نداره که پشتوانه ی مالی داشته باشه حداقل . توی این یک سال من واقعا عاشقش شدم هم اخلاقش خیلی خوبه هم از نظر مذهبی به من میخوره هم واقعا نیتش پاک و چشم و دل پاکه. ولی تنها مشکلش کاره که نداره.
مدام میگه پایان نامم که تموم شد میرم سر کار تا یه سال پول پس انداز میکنم بعد میام خواستگاریت البته ناگفته نماند به مادرش گفته و ایشونم مخالفت نکردن فقط گفتن باید اول کار پیدا کنی که دختر مردم بدبخت نکنی.
حالا چند روز پیش داشت محاسبه میکرد میگفت شاید نتونم تا یه سال مقدار پولی که نیازه رو جمع کنم ولی دوست داره منتظرش بمونم چون خیلی دوسم داره. از طرفی من طاقت این فاصله و دلتنگی رو ندارم و میترسم این همه منتظر بمونم ولی اخرش نشه. تو رو خدا بگین چیکار کنیم ؟
چرا بخاطر مسائل مالی باید ازدواج عقب بیفته؟

چرا باید نسبت به زنی که ابزار جنسی بوده حسادت کنم

سلام
دختر هستم هنوز هم ازدواج نکردم مذهبی نیستم ولی به مسائل اخلاقی معتقدم و اصلا اهل دوستی با جنس مخالف نبودم و نیستم اینها رو گفتم که از حرفام برداشت اینکه بی بند و بارم نشه
راستش را بخواهید من چه چند سال قبل و چه الان که دیگه بزرگ شدم بد و خوب تشخیص میدم و حتی یه جاهایی افکارم کاملا تغییر کرده ولی درباره یک چیز نظرم ثابت مونده و گاهی حتی فکر میکنم که فکرم خیلی هم نادرست نیست و یه چیزی هست که تقریبا باید دخترها قبول کنند .
میدونید که خیانت همیشه بوده و الان هم هست حتی قدیم که حالا جامعه خیلی هم درگیر انحرافات اخلاقی نبود باز هم مردها مخفی هم بود کارشون رو میکردن الان که خب متاسفانه بیشتر و همراه با بی حیایی کامل صورت میگیره ولی من بعنوان یک دختر معتقدم که چیزی هست که نمیشه ماها اصلاحش کنیم و حتی توجه هم کردم که در بعضی از مردها هست

در چه حدی باید جلوی پدرمون حجاب داشته باشیم

سلام

دوستان پوشش شما در برابر پدرتون تو خونه در چه حدیه. من بیست سالمه و برادر هم ندارم. پوشش من تو خونه باید در چه حدی باشه در مقابل پدرم؟

میدونم پوشیدن تاپ  لخت  و دامن کوتاه زشته جلوی بابا . ولی میخوام بدونم در چه حدی باید جلوی پدرمون حجاب داشته باشیم. من بابام متاسفانه اخلاق بدی داره که بشدت متعصبه.

میشه لطفا بگید نظرتونو دخترخانوما...

ممنونم

رنگ منی من مایل به صورتیه

اول از همه سلام دارم
(عذر میخوام بابت صراحتم)
من 24 سالمه مجردم و یه ماهه که وقتی جنب میشم بعد از خشک شدن یه قسمتاییش نه همه جای لباسم مایل به صورتی روشن ! و قرمز میمونه اول فکر کردم از رنگ لباسه ولی الان میبینم نه از لباس نیست .
آقایون شما هم هم همینطوری هستید؟ من تا همین یه ماهه پیش اینطور نبودم . ( داخل پرانتز من حتی تو خواب هم برای جنب شدن به خاطر احساس گناه خیلی روم فشار بود و از خواب بیدار میشدم و اکثرا نمیذاشتم به خروج منی منتهی بشه که همین باعث یه سری دردها و کلافه شدنها میشد ولی یک ساله که با این رویه عادت کردم و دیگه مثله قبل نیستم ولی این مشکل برام یه ذره مشکوک میزنه )
و یه عادت بدی که دارم دمر خوابیدنه چون به سمت چپ عادت ندارم سمت راست هم که بخوابم بیدار نمیشم (چون گوش چپم نیمه میشنوه و همین باعث میشه که به راست بخوابم مثله این باشه که دوتا گوشم گرفتم ) به پشت هم که بخوابم بختکی میشم ( باتجربه بهش رسیدم ) مجبورم دمر بخوابم
اهل خودارضایی هم نیستم الانم عمرا برم دکتر چون میفرسته آزمایش و منم تن به این کارا نمیدم
ممنون از جوابتون