خانواده بهتر

مسائل زناشویی,مسائل دوران عقد,راهایی تحریک مردان,انتخاب همسر

خانواده بهتر

مسائل زناشویی,مسائل دوران عقد,راهایی تحریک مردان,انتخاب همسر

خانواده بهتر

حضرت علی علیه السلام :
هر گاه به مشورت نیازمند شدی ، نخست ، از مشورت با "جوانان" شروع کن ،‌زیرا ذهن آن ها تیزتر و حدس آنان ،‌سریع تر است .
پس مسئله را به میانسالان و پیرمردان ، واگذار تا در آن نقادی کرده ، بهترین را برگزینند ؛ چرا که تجربه آنان بیشتر است .

  • ۰
  • ۰

خانم ها اگه شخص و یار مناسب پیدا بشه و از همه نظر ، همدلی و تفاهم داشته باشن، برای حل مشکلات مالی چقدر زمان میدن و کنار میان؟

سلام و درود

یه سؤال داشتم که مهم ترین دغدغه ی من هست در حال حاضر.
اونم اینکه اگه یه شخصی که همه چیزش مناسبه و همه جوره تفاهم داره، ولی فقط مشکل و تنگنای مالی داره، و در عین حال نمیخواد هم که تا اخر عمرش با فقر و بدهی زندگی کنه، در چنین شرایطی، خانم ها چقدر زمان میدن و تا چه حد کنار میان که از نظر مالی هم مرد بتونن مشکل رو حل کنن و با خوبی و خوشی کنار هم زندگی کنن؟

برای کسانی که توضیحات و جزئیات بیشتر و ملموس تر میخوان :
  • ۰
  • ۰

سلام

من یه پسرم ، تمام عمرم تنها بودم فقط با پدرم زندگی کردم توی شهر غریب و با شرایط خیلی سخت . نه دوستی داشتم نه فامیل و آشنایی داشتیم که باهاشون معاشرت کنم نه خواهر برادر و مادری کنارم بود .

یه عمر تنها و غمگین زندگی کردم بدون هیچ عشق و محبت و شادی و تفریح و خوشحالی و دلخوشی . من دچار بلوغ زودرس شدم ۱۰ سالم بود تا حالا که بزرگ شدم کلی فشار جنسی و روحی رو تحمل کردم و زجر کشیدم . الان شدیدا نیاز روحی و جنسی دارم مخصوصا روحی و نیاز به عشق و محبت و دوس داشتن و آرامش دارم من همسر میخوام یه همسر عاشق و مهربون و خوش اخلاق و با محبت و با وفا و راستگو و پاک و سالم و صالح و با ایمان و با حجاب و قانع .

من خیلی افسرده و تنها هستم الان بیمار روانی شدم کلی درد و مرض گرفتم همش اشک میریزم غصه میخورم احساس کمبود و عقده و احساس حقارت و پستی و بی ارزشی میکنم که هیچکس دوسم نداره و تنهام .

واقعا تو این جامعه یک دختر خوب و با ایمان همسر من زجر کشیده و دلشکسته و خسته و تنها نمیشه تا دردامو نابود کنه و بهم آرامش و خوشبختی و شادی بده و منو از تنهایی و غم نجات بده ؟!
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام دوستان عزیز

امیدوارم حالتون خوب باشه ازتون خواهش می کنم به من کمک کنید و راهنماییم کنید با تشکز

من یه پسر هستم سوم دبیرستان رو تموم کردم و سال بعد قرار برم پیش دانشگاهی متاسفانه یا خوشبختانه باید اینو بگم که امسال برام اتفاقی افتاد که کلا زندگیم عوض شد من اصلا پسری نیستم که اهل دوست شدن با دخترای مردم باشم و بعدم از این جور کارا که خودتون میدونید .

مذهبی هم نیستم حد وسط همیشه سعی کردم دل کسی رو نشکونم و کسی رو ناراحت نکنم و طرفدار حق باشم سرم تو درس و کتاب بوده میرفتم و میومدم ولی خب سال پیش که سوم بودم با شروع مدرسه خب مدرسه رفتم یک ماه گذشت مدرسه ما جایی بود که نزدیکش یکی دو تا مدرسه دخترونه بود و من و دوستام با مترو میرفتیم و میومدیم و طبیعتا هر روز چند تا دختر که مثه خودمون دانش اموز بودن و مال همون مدرسه بودن میدیدیم

راستش من تو یکی از همین روزا از یکی از همین دخترا واقعا خوشم اومد خیلی دختر خوب و سنگینی بود و من واقعا از همین اخلاقش خوشم اومد یکی دو بار هم دیدم به محتاج کمک کرد البته اولین برخورد من با ایشون اون موقعی بود که من پول داشتم نه کارت پول دادم ایشون برام من کارت زدن بعد چند روز دیگه دیدمشون و دیدم که به یکی دو تا محتاج کمک کردن .

دختر سنگین و جدی هست که منم واقعا شیفته همین اخلاقش شدم هم سنیم چند بار تعقیبش کردم تا جای خونشون و البته اونم فهمید ولی خب ترسیدم برم جلو باهاش صحبت کنم ولی بعد از چند بار رفتن بالاخره تونستم باهاش حرف بزنم ولی نتونستم دقیقا احساسمو بگم .

البته اونم قبول نکرد فکر می کنم میترسه یا خجالت می کشه من اصلا دنبال این که بخوام اذیتش کنم یا با احساساتش بازی کنم نیستم من واقعا دوسش دارم و می خوام یه چند وقتی با هم دوست باشیم تا در آینده ببینیم چی میشه قصدم این بود

الان اصلا نمی تونم فراموشش کنم از اون طرفم خونشون رو بلدم و اینکه می خوام ببینمش بازم باهاش صحبت کنم و بدستش بیارم واقعا می خوامش ممنون میشم کمکم کنید با تشکر
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام

من 30 سالمه بچه خوزستانم . کارشناسی ارشد مهندسی شیمی رو از صنعتی بابل گرفتم و عاشق فرهنگ و زبان و ظاهر و اخلاق مردم شمالم شدم.

و مورد دیگه اینکه من از بچگی علاقه وافری به پزشک ها داشتم و از حرف زدنشون انرژی مثبت میگیرم.
الان  تو واحد تولید پلی وینیل کلراید توی یه پتروشیمی در خوزستانم با حقوق 5 میلیون که سالانه یک میلیون اضافه میشه و وضع مالی اُکی هست و خونه و ماشینم دارم.

بنظرتون یه خانم دکتر شمالی حاضره با من ازدواج کنه و بیاد خوزستان ؟ ( با توجه به دوری از خانواده  و دوستان و گرمای طاقت فرسای خوزستان )

ضمن اینکه من خانواده خون گرم و با صمیمیتی دارم که عروس رو میذارن رو سرشون و احترام زیادی برا عروساشون قائلن.

سوال دیگه اینکه بنظرتون چطوری میشه همچین کیسی پیدا کرد؟ فضای مجازی مث اینستاگرام خوبه؟ قابل اعتماده؟
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰
سلام و خسته نباشید.
من یه دختری ام که با تازکی عقد کردم و خانه دارم لیسانس نرم افزار دارم اما بیکارم و از شدت بیکاری نمیدونم چیکار کنم هدف ندارم و احساس میکنم روزام به بطالت میره.
دوست دارم ی برنامه ریزی برای زنان خانه دار موفق برام بکنید در ضمن من زیاد به برنامه نویسی علاقه ندارم اما بازار کار طراحی وب خوبه به نظر شما میتونم با یادگیریش منبع درامدی داشته باشم به نظر شما چه چیزی یاد بگیرم که مفید باشه و تو خونه باهاش سرم گرم بشه.
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام

من دختری 24 ساله هستم. یک سال و نیمه که ازدواج کردم. آدم آرومی هستم. وقتی با شوهرم بحثمون میشه من سعی میکنم وقتی از دستم عصبانیه چیزی نگم تا وقتی آروم شد باهاش حرف بزنم.

ولی شوهرم عصبانیتش همون وقته و هرچی ام که تو دلش هست و عصبانیه خیلی راحت میگه حتی گاهی وقتا با داد و بیداد. ولی وقتی آروم میشه و میخوام باهاش حرف بزنم میگه چرا بحثی که تموم شده رو کش میدی و حرفایی که زده مث کینه میشه تو دلم.

بعدشم وقتی میفهمه زیاده روی کرده و باید آروم تر میبوده معذرت خواهی نمیکنه ولی رفتارشو ابراز علاقه هاش مث قبل میشه. هم نمیتونم فراموش کنم چی گفته هم نمیدونم جواب ابراز علاقشو چی بدم. اگه ام در جواب ابراز علاقه هاش کم محلیش کنم سرد میشه باهام و اونم کم محلی میکنه و اینطوری ادامه دادن برام عذاب اوره.

 چیکار کنم؟ من دارم اشتباه میکنم که حرفمو همون وقت نمیزنم؟

ممنون
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام

مخاطب سوالم دخترها و خانم ها هستند اما هر کی نظر داره نظرش رو بفرماید. یه موردی که تو نظرات توسط یه دوست مطرح شده بود برام جالب بود و اینجا به  بحث میذارم.

الان شاهد هستیم که دخترای مجرد شاکی هستن که چرا پسرای حدود 30 ساله میرن دخترای کم سن و سال رو میگیرن و هم سن های خودشون رو نمیگیرن.

خانوما چه مجرد چه متاهل حرف خیلی هاشون اینه که چرا پسرا واسه خاستگاری میرن سراغ دخترای کم سن و خیلی خوشگل و آنچنانی و چرا نمیان سراغ دخترای هم سن خودشون؟

حالا سوال من اینه که دخترای مجردی که پسرای خواستگار با امکانات کم، دانشجو،بدون حقوق بالا، بدون فوق لیسانس و دکترا رو رد میکنن و باعث میشن پسرا تا سن 28 29 30 و حتی بالاتر زیر فشار سنگین جنسی زجر بکشن، حالا چطور توقع دارن پسرا  ( که به خاطر توقع بالای دخترا سال ها زجر کشیدن ) حالا که به شرایط مناسب رسیدن کار مناسب و ماشین و خونه دارن بیان خاستگاری دخترایی که تو زمان سختی اونا رو قبول نکردن؟!!!

خب حالا که به شرایط مناسب رسیده دیگه و سالها فشار و درد رو تحمل کرده چرا باید بیاد خاستگاری دختری که تو دوران سختی پسرا ، به خیلی هاشون جواب رد داده و حالا که سنش رفته بالا احتمالا توقعش اومده پایین ؟

  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام دوستان عزیز

حقیقتش من یه سوال برام پیش اومده:

من و نامزدم با هم همکاریم من 25 ساله و اون 31 ساله مشکلم اینه که من زیادی روی رابطه همسرم با خانم های دیگه حساسم. البته برعکسش در مورد نامزدم هم صادقه. حالا مشکل من:

همسرم رابطه خیلی صمیمانه و دوستانه ای با دخترا و خانم های همکارش داره، و وقتی اتفاقی من سر میرسم خودشو جمع و جور میکنه . تا الان هزار بار مچشو گرفتم،حالا خدا نکنه یکی از همکارای مردمون با من حرف بزنه، اون وقت که دیگه نه تنها بعدش با من سرسنگینه بلکه میره با اون آقا هم کلی دعوا میکنه جوری که همکارای نزدیکمم موقع حرف زدن به صورتم نگاه نمیکنن، اگه رابطه با نامحرم بده چرا خودش رعایت نمیکنه اگه هم نه چرا منو محدود میکنه. از رابطمون رسمی چیزی نگفتیم ولی خب با این کارا همه میفهمن!

اصل سوالم از آقایون:

میشه توی یه پست جدا تمام اخاق و خصوصیات جنس خودتون رو بگید: والا من تجربه نداشتم همش سرم به درس و کار و کامپیوترم بوده .

خدایی بگم من واقعا خوش رو خوش برخوردم همه هم منو دوست دارن از نظافتچی بگیر تا مدیر شرکت حتی این نامزدمم اوایلش خیلی بد برخورد بود بعد که دید برخورد چقدر مهمه رویه شو عوض کرد و دقیقا الان مثل من شده.

یه مقدار حس میکنم داره فکر میکنه من ممکنه بهش خیانت کنم. البته دخترای هم سن و سال من همشون شاد و شوخ هستن!
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰
سلام وقتتون بخیر
من خانمی هستم که سال گذشته عقد کردم و هنوز با نامزدم زیر یک سقف نرفتیم. در طی این 1 سال نامزد مغرور و خودخواه و زیاده طلب من ازم خیلی خواسته های بیجا داشته و ماهی نبوده که با هم قهر نکرده باشیم.
به طور معمول علاقه شدیدی به قهر کردن با من داره و دوستداره این جدایی طولانی باشه. از جمله خواسته هایی که داشته رابطه کامل بوده که من هم به خاطر علاقه و اعتماد به نامزدم این کار رو انجام دادیم. و حالا رابطه های بیشتر با پوزیشن های مختلف ازم خواسته و من هم اجازه همچنین کاری رو بهش ندادم.
باور کنید روزی نبوده که خودم رو به خاطر انجام رابطه کامل لعنت و سرزنش نکرده باشم دیگه دختر شاد قبل نیستم مدام واهمه و ترس دارم ولی برعکس من نامزدم عین خیالش هم نیست.
باید بگم نامزدم خیلی زیاده خواهه ٬خیلی. و به کم قانع نیست و خیلی هم قهر میکنه. بعد از مطرح  خواسته هاش و مورد قبول من قرار نگرفتن شروع کرده به تهدید و قرار شده از هم جدا باشیم و پیش هم نخوابیم تا مراسم عروسی.
به نظرتون ما کار درستی میکنیم؟ یه سوال دیگه چه کار کنم با مردی که خیلی قهر میکنه  تا شاید دیگه با هم قهر نکنیم ( لطفا نگید که فرمانبردارش باشم)؟
  • ۰
  • ۰

سلام
ببخشید من در وبلاگ خوندم که آلت بزرگ و کلفت باید در اوایل ازدواج به آرامی دخول انجام بشه حالا بنده ازتون سوال داشتم این اندازه بزرگ از چه اندازه به بالا رو شامل میشه و از چه قطری به بالا ؟

و سوال دومم اینکه که واژن خانم بعد از چه مدت حدودا با آلت آقا خودشو مطابقت میده؟!

با تشکر

  • یه دوست