خانواده بهتر

مسائل زناشویی,مسائل دوران عقد,راهایی تحریک مردان,انتخاب همسر

خانواده بهتر

مسائل زناشویی,مسائل دوران عقد,راهایی تحریک مردان,انتخاب همسر

خانواده بهتر

حضرت علی علیه السلام :
هر گاه به مشورت نیازمند شدی ، نخست ، از مشورت با "جوانان" شروع کن ،‌زیرا ذهن آن ها تیزتر و حدس آنان ،‌سریع تر است .
پس مسئله را به میانسالان و پیرمردان ، واگذار تا در آن نقادی کرده ، بهترین را برگزینند ؛ چرا که تجربه آنان بیشتر است .

۸۵۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سلام

من دختری هم هستم که مدت هاست سوالی ذهن مرا به  خود مشغول کرده است! من خود حجاب کامل چادر و... دارم و آرایش نمی کنم، اما هیچ گاه این حجاب را به خاطر اینکه کسی به گناه نیافتد انتخاب نکردم! چون اعتقاد دارم آسیب عدم رعایت حجاب به خود دختر می رسد که خودتان مصادیق آن را می دانید.
و اما....

واقعا مردان به شدت به جسم زن حساس هستند؟

در زمان پیامبر و امام علی (ع)  و...کنیزان حجاب نداشتند!!! و فراوان بودند کنیزانی که از زنان آزاده زیبا تر بودند! که حتی آیه زنا با کنیزان نیز مطرح شده! اما حکم خدا این بود که حجاب را برای کنیزان در نظر نگیرد!! و وظیفه مردان حفظ چشمان خود بوده! هر چه قدر که شهر پر باشد از کنیزان زیبا رو بی حجاب!! پس در این میان اگر مردان گناهی کنند! خود مقصرند!!!

بی حجاب دیدن زنان دلیلی نیست که مردان هر کاری بکنند!!!خدا هم ذره ای به این افراد حق نمی دهد . و کسانی که مسلمان نیستند و حجاب رعایت نمی کنند! آیا مردان هیچ به خود زحمت نمی دهند، که به گناه نافتند؟

یعنی مردان ما جنبه ندارند مثلا برای فرصت مطالعاتی و یا حتی زندگی هم به خارج کشور سفر کنند؟

مردان به چه سبب چنین رفتارهایی دارند؟

بارها در این وبلاگ دیده شده که زنان و مردان ، زنان بی حجاب را به باد ناسزا و... می گیرند! خانم ها آیا زمان امام علی (ع) هم بودید می خواستید کنیزان زیبا رو را به باد ناسزا بگیرید حکم خدا را زیر سوال ببرید؟

آیا هیچ گاه حاضر نمی شوید همسران خود حتی برای پیشرفت علم و شغلی به خارج کشور سفر کنند، که پر از زنان زیبا رو و بی حجاب است!!؟

  • ۰
  • ۰

سلام

دوستان توجه کردین که بعضی دخترهای امروز وقتی که ازدواج میکنند و وارد زندگی مشترک میشن کارهای خونه رو انجام نمیدن و نوعی کسر شان میدونند ؟ حتی اون هایی که خیلی معمولی هم هستن اینطورین حتی دیدم به مسائل بچه داری هم به خوبی رسیدگی نمی کنند .

فقط با ازدواج دنبال چیزهای دیگه هستن حالا نمیگم وظیفه هست ولی واقعا اگر دختر با ازدواج مسئولیتی رو قبول نکنه حالا میشه از همسرش هم توقع داشت که با مسئولیت باشد ؟

به هر حال هر فردی باید یه سری مسائل را قبول کند تا همه چی سر جا و با ثبات باشد مسئله رسیدن هم نیست یک دختر هم میتونه به سرو وضع خودش برسه و هم به کارهاش برسه الان که دیگه همه چی راحت شده  ولی همون رو هم انجام نمیدن..

بنده خودم دختری هستم که خیلی اهل غذا درست کردن و کارهای دیگه خونه نیستم ولی خودم معتقدم که ازدواج کنم باید هنر خانه داری را هم یاد بگیرم و دخترایی که نمیخوان شوهرداری و بچه داری رو یاد بگیرن اصلا خودشون ضرر می کنند ولی خب یه مشکلی که هست و نمیشه نادیده گرفت اینه که این آقایون هم مقصرن در واقع اونها هستن که همچین خانم هایی رو دوست دارن و از بس قدر ندونستن که همچین تصوری به وجود اومد که خانمی که هیچ کاری نمیکنه و فقط به فکر خودشه عزیزتره ..

به هر حال نمیشه از نوع افکار آقایون امروز به راحتی گذر کرد اگر واقعا اینطوریه و اونها اینو میخوان چرا امثال من باید به خودشون زحمت بدهند بنده هدفم در درجه اول از قبول مسولیتم رضایت همسرمه ..

  • ۰
  • ۰

سلام و احترام
امیدوارم سال خوبی رو شروع کرده باشید .
پسری 26 ساله هستم که تازه فوق لیسانس مهندسیم ُ از دانشگاه تراز اول کشور گرفتم، اعتقادات تقریبا مذهبی دارم  و به خاطر همین تو دوران دانشجویی دنبال ارتباط با دخترا نبودم ،از لحاظ ظاهری خدا رو شکر خوبم (ورزشکار)  روابط اجتماعی قویی دارم (تو اکثر مناسبات دانشجویی فعالیت داشتم)  از لحاظ درسی نیز فرد موفقی می باشم . ( یه توضیح مختصر از خودم بود که آشناییت داشته باشید ولو در حد کم).

متاسفانه به دلیل نداشتن کار و عدم رفتن به خدمت سربازی و همچنین وضعیت مالی متوسط خانواده، خواستگاریهای سنتی که اقدام شد ، جواب نه گرفتیم ( البته این جواب نه همون مرحله اول بود که ما با خانواده اون دخترا ارتباط تلفنی برقرار میکردیم ) ، اینم تو پرانتز بگم مطمئن بودم( به خاطر شرایطم ) اگر ابتدا با خود دختر صحبت میکردم و بعد اقدام میشد قطعا وضع جور دیگری رقم میخورد ( طوری که دخترای مختلفی در دانشگاه و فامیل هستن که به بنده پیشنهاد ازدواج و دوستی میدن )  .... (اینم ی خلاصه دیگه درباره فی ما وقع )

بعد از همه این مسائل و وجود شرایط گناه و همچنین سست شدن و انحراف در  مسیر مذهبی شدن و مذهبی ماندن، تکاپوی بنده برای ازدواج بیشتر شد و اینبار خودم به فکر افتادم که گزینه مورد نظر پیدا کنم و در این حین  طور تصادفی با خانم مطلقه ای که 26 سال سن داره آشنا شدم، چند جلسه صحبت کردیم و خروجی این صحبتا شد :

تمام ویژگی ها و معیار های همسر مورد نظر بنده رو ( از تمامی جهات اخلاق،صبر ، شکیبایی ، ایثار، مهربانی ، وفا داری، مذهبی بودن ،زیبایی )  دارن ،  علاوه بر اون ، یه ویژگی بهتر نسبت به دختران مجرد و پر توقع دارن اینکه یه زندگی پر از سختی و تحمل کردن و برای درست شدن زندگیشون از هیچ تلاشی دریغ نکردن ( دلیل طلاق هم ایشون نبوده )، قطعا اگر قرار باشه زندگی بدون مشکلات و شکست های قبلیشُ شروع کنه برای حفظ و رسیدن به تعالی تمام تلاششُ خواهد کرد ...
  • ۰
  • ۰

 سلام

من 26 سالمه و مجردم. تازگی با آزمایش های فراوون متوجه شدم که دچار یائسگی زودرس شدم.

سوال من اینه که این موضوع رو چطور با خواستگار یا نامزد درمیون بذارم؟ سخت نیست گفتنش واسم, اما نمیدونم چه فکری پیش خودش میکنه. میشه آقایون هم جواب بدن
راستش وقتی موضوعو از دهن دکتر شنیدم شوکه شدم. اون موقع هیچ سوالی به ذهنم نرسید که ازش بپرسم. فقط اینکه دکتر گفت وقتی خواستی بچه دار بشی باید از لقاح مصنوعی استفاده کنی, یعنی باید اسپرم همسر آیندم با تخمک یه خانم اهدا کننده تو محیط آزمایشگاهی لقاح داده بشه و بعد به بدن من انتقالش بدن.

کلمه لقاح مصنوعی خیلی واسم سنگینه, تحمل هضمشو ندارم واقعا. البته یه چیز دیگه هم گفت خانم دکتر. گفت میتونی دارو با دوز بالا واسه ساختن تخمک خوب استفاده کنی اما احتمال ساختن تخمک خوب واسه بدنم خیلی کمه و ممکنه این راه واسم نتیجه ای نداشته باشه.

بهم ریختگی پریودم هم شروع شده.گاهی دو ماه میگذره و از پریود خبری نیست, که این خودش یکی از علائم یائسگیه.

البته فکر نکنین با یه بار ازمایش متوجه شدم,نه تا حالا سه بار تو سه تا آزمایشگاه مختلف آزمایش دادم و جواب هر سه تاشون یکیه و اونم یائسگی زودرسه. و سه تا خانم دکتر همینو بهم گفتن.

حتی آزمایش ژنتیک هم دادم اما گفتن مشکلت ژنتیکی نیست.حالا به نظر شما من چجوری این موضوعو به خواستگار یا نامزد بگم؟ اصلا باید زمان خواستگاری بگم یا ابتدای نامزدی؟
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام آیا اینکه مرد هنگام انزال اول ارگاسم نشه طبیعیه؟ تجربیات آقایون در این زمینه چیه؟

بنده شخصاً تا حالا در انزال اول به ارگاسم نرسیدم. رابطه رو ادامه میدم تا دوباره انزال بشم و به ارگاسم برسم.
ولی منتظرم ببینم آقایونِ دیگه هم این موضوع رو تجربه کردند یا فقط من اینجوری ام؟
بنده میدونم ارگاسم چیه. به دلیل اینکه خیلی ها انزال و ارگاسم همزمان دارند  ( یا حداقل تصور می کنند که دارند ) اتفاقی که در واقع می افته اینه:
حالت عادی بدون تحریک => میزان لذت = 0
هنگام تحریک و در رابطه  => میزان لذت =3
هنگام انزال بدون ارگاسم (یا ارگاسم خفیف) => میزان لذت= 6
هنگام انزال با ارگاسم=> میزان لذت = 10
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰
سلام دوستان
من دختری 25 ساله هستم ، حدود 4 سال هست که به طور مداوم ایروبیک کار میکنم ولی متاسفانه هنوز کارت مربیگری ندارم ( البته دلیل فنی نداره ، بنا به دلایل دیگه که برای جلوگیری از شناسایی توسط هم باشگاهی های ، از توضیحش معذورم )
خب الان میخوام بهم توضیح بدین که باید چی کار کنم که بتونم کارت بگیرم ، هر راهی به ذهنتون میرسه لطفا بهم بگین.
خیلی دلم برای خودم میسوزه ، تعریف از خود نباشه ، ولی من یه پا مربی هستم واسه خودم ، خیلی اطلاعاتم بالاست و راحت میتونم تمرین طراحی کنم ، خیلی هم تمریناتمو دقیق انجام میدم و از بچگی عاشق ورزش و علم ورزش بودم.
اگه فقط یه کارت خشک و خالی دستم بود ،الان منبع درآمد خوبی داشتم.
پیشاپیش از کمک هاتون ممنونم
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰
سلام
من دختری هستم 19 ساله و شوهرم 21 سالشه... ببخشید منو شوهرم رابطه مون خیلی خوبه... اما در خلوت ...
در بیرون رفتن مون باهم مشکل داریم. یعنی شوهرم رابطه اجتماعیش خیلی خوب نیستش برای همین دائم با هم بحث میکنیم...
در کل بخوام بگم من ادمی هسم ک خیلی سریع با جمع صمیمی میشمو میخوام بگمو بخندم.
در صورتی که شوهرم وقتی میاد تو جمع همش تنهایی یه گوشه نشسته و این رفتارش رو دوس ندارم و هیچ جوری نتونسم این اخلاقش رو تغییر بدم.
در صورتی که وقتی با هم تنهاییم کلی حرف میزنه و شوخی میکنه... یعنی یه جورایی خیییلییی طول میکشه تا با یکی صمیمی و راحت بشه... و به نظر من این رفتار خوبی نیس. وقتی که بهش میگم یه جورایی میخواد بگه که تقصیر من نیست که اینجوری ام ، تقصیر اطرافیامه که پا جلو نمیذارن تا باهام حرف بزنن.
لطفا کمکم کنید تا این مشکلو حل کنم...
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰
سلام
با آرزوی سالی خوب برای همگی
پسر 25 ساله ای هستم که الان مدت یکساله با دختر خانوم 23 ساله ای نامزد هستیم و شهریور ماه عروسیه و میریم سر خونه و زندگی. متاسفانه مسئله ای پیش اومده که من از اون بسیار ناراحت هستم و اون هم شک بیجا و زیادی همسرم است البته من اینظور فک میکنم . فکر میکنم خانم های ایرانی کلا کمی شکاک باشن ولی نمی دونم این رفتار طبیعی است یا خیر ؟
واقعیتش ترسی ندارم چون کار اشتباهی انجام نمیدم ولی احساس خوبی هم ندارم . حالا میخواستم بدونم چنین رفتاری عادی است یا خیر ؟؟؟

مورد اول اینکه بطور کلی همسرم همیشه تلفن همراهم را چک میکنه . من معمولا 3 روز در هفته پیش هم هستیم ولی همیشه متوجه میشم که این کار را انجام میده ، یا به بهانه های مختلف و یا پنهانی و معمولا همیشه حواسش هست که من متوجه نشم . البته منم هر دفعه می فهمم ولی اصلا به روی خودم نمیارم چون فکر میکنم اگر بخوام حساسیت نشون بدم بدتر بشه و حساس تر و شکاک تر. من خودم فک میکنم بعد از مدتی اگه ببینه خبری نیست حداقل اعتمادش بیشتر بشه.

مورد دوم اینکه یک روز که رفته بودیم بیرون وقتی داشتیم از جلوی آزمایشگاه رد میشدیم من را مجبور کرد آزمایش اعتیاد بدم . من خیلی بهم برخورد ولی چیزی نگفتم . تا دو هفته خیلی از دستش ناراحت بودم و رابطمون خیلی سرد شد یطوریکه از چشمم افتاد . ولی اون اومد و عذر خواهی کرد و گفت که اشتباه کرده و توی اینترنت خونده اینکار را انجام بده و بعد آشتی کردیم .
  • ۰
  • ۰

سلام

من دختری 29 ساله هستم . حدود شش ماهه که  با همکارم از طریق پیامکی ارتباط داریم البته ارتباط محترمانه و در حد سلام و احوالپرسی و در حیطه کاری. ایشون آغاز کننده این رابطه بودن و اوایل این ارتباط خیلی حرف از ازدواج میزدن و بطور غیرمستقیم میخواستن نظر من رو نسبت به ازدواج با کسی با شرایط ایشون بسنجن و من هم طوری برخورد کردم که باید فکر کنم و خانواده باید نظر بدن چون مردد بودم .

ایشون چند بار هم بطور غیر مستقیم ابراز علاقه کردن و من با گذشت این زمان  شک و دو دلیم از بین رفته و حتی با خانواده هم در میان گذاشتم که احتمال اینطور موردی هست اما یه مشکل بوجود آمده و اون هم اینه که جدیدا ایشون دیگه به هیچ وجه حرف از ازدواج نمیزنه  واقعا دلیلشو نمیدونم .

اما تقریبا هر روز احوالمو  میپرسه من احتمال میدم بخاطر مشغله کاریش یا شرایط بد مالیش باشه .البته یه بار که ناراحت بودم حرفی زدم که خیلی ناراحت شدن و تقریبا از اون موقع حرفی نزدن البته از دلشون درآوردم و کلی عذرخواهی کردم .

الان ایشون فقط احوال میپرسن و گاهی اوقات هم تاکید دارن ما دوستیم و یه رابطه سالم داریم و واقعا هم همینطوره . 

بغیر ایشون هم خواستگار داشتم و دارم که قسمت نشده و مشکل ایجاد شده. من واقعا سردرگمم و حالم بده . میخوام بدونم چطور باید بفهمم که آیا هنوز هم این همکارم قصد ازدواج دارن یا نه؟

البته ایشون چند بار غیرمستقیم گفتن که میترسن از پیشنهاد ازدواج دادن.  من خیلی با ایشون رودربایستی دارم و میخوام یه راهکار بدین که بطور غیرمستقیم نظر مثبت خودمو بهشون بفهمونم و از طرفی بفهمم اصلا ایشون قصد ازدواج دارن یا خیر؟

چون بعضی وقتا تاکید میکنن ما دوستیم شک کردم که شاید نظرش برای ازدواج برگشته و میخوان دوست معمولی و خانوادگی باشیم.

ممنون میشم نظرتون رو بگین

با تشکر فراوان
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام

من ٧ سال خودارضایی میکردم وحافظه ام ضعیف شده بود، تمرکزم کم شده بود و... الان نزدیکه ٢ ماهه که ترک کردم ولی به خاطر فشار جنسی تمرکزم از قبل هم کمتر شده .

من ٣ ماه دیکه کنکور دارم واسه همین تمرکز واسم اهمیت زیادی داره.میشه راهنماییم کنین؟ اخه اینکه هر بار فشار جنسی زیاد میشه راه برم، نماز بخونم، دعا بخونم و... وقتم هدر میره که من الان اصلا وقتی ندارم واسه این کارا.

در ضمن اینکه میکن خودتو مشغول یه کار دیکه بکن ،من کلا مشغول درسم پس این راه حل واسه دور شدن از این مرض لعنتی جواب نمیده.

ممنون میشم در مورد برکشت تمرکزم به حالت عادی راهنماییم کنین .
  • یه دوست