خانواده بهتر

مسائل زناشویی,مسائل دوران عقد,راهایی تحریک مردان,انتخاب همسر

خانواده بهتر

مسائل زناشویی,مسائل دوران عقد,راهایی تحریک مردان,انتخاب همسر

خانواده بهتر

حضرت علی علیه السلام :
هر گاه به مشورت نیازمند شدی ، نخست ، از مشورت با "جوانان" شروع کن ،‌زیرا ذهن آن ها تیزتر و حدس آنان ،‌سریع تر است .
پس مسئله را به میانسالان و پیرمردان ، واگذار تا در آن نقادی کرده ، بهترین را برگزینند ؛ چرا که تجربه آنان بیشتر است .

۸۵۰ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سلام 

من  دختری هستم که به تازگی توسط دوستام به پوشیدن چادر علاقه مند شدم و مدتی هست که چادر سر میکنم .

اما پدر و مادرم میگن چادر بهت نمیاد و به جای چادر فرهنگ چادر رو داشته باش و میگن ادم با یه مانتو شلوار ساده هم میتونه حجابش رو رعایت کنه و از این جور حرفا در صورتی که من واقعا چادرم رو دوست دارم و دلم میخاد چادری باشم اما متاسفانه والدینم با صحبت هاشون باعث دوری من از چادرم میشن و گاهی خیلی از حرفاشون دلگیر میشم خواهش میکنم یه راهکار بهم بدین که با احترام بتونم قانعشون کنم .

ممنون.
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰
سلام
به همه دوستان میخواستم موردی را با شما در میان بذارم و از نظرات شما استفاده کنم .
من دختری 32 ساله هستم خواستگاری دارم که اهل بندرعباس هستن 35 سال سن دارن از نظر مالی ما از اونها بالاتر هستیم تا جایی که خودشون میگن ما هنوز تحقیق نرفتیم چون راه دوره ما ساکن رشت هستیم من خودم در شرکتی کار میکنم .
پدرم به ایشان جواب رد دادن چون گفتم راه دور خود آقا در شرکتی کار میکنه و میگه بعد 10 سال میام شهر ما زندگی کنه می خواستم بگم ازدواج با چنین آقای درسته یا نه حالا در مورد این آقا میگم ایشون وقتی نوجوان بودن پدر و مادرشون از هم جدا میشن ولی در همون شهر جدا زندگی میکنن
 6 فرزند هستن که با مادرشون زندگی میکنن این آقا پسر اول هستن هیچ چیز ندارن یک سال هم هست رفتن سر کار شرکتی حقوق خوبی می گیرن ولی میگن باید بیای شهر ما زندگی کنی چون باید به خانوادش برسه .
قبلا به پدرش سر میزد براش غذا درست میکرد میگه چون پسر اول هستم باید به خانوادم برسم حتی ازدواج بکنه میگن هر وقت خانوادم بهم نیاز داشتن باید کنارشون باشم اگه بخواد ازدواج کنه باید کمکش کنم .
خلاصه بکم میگن چون پسر اول هستن باید نیازهای خانواده رو برطرف کنن عید امسال دوباره پدر و مادرش با هم عقد کردن ولی باز جدا زندگی میکنن چون خونه جدا هست تا تصمییم بگیرن یه خونه بگیرن .
این آقا کمی مغرور هستن میگن هر جا شوهر باشه زنش باید همونجا باشه درسته ولی میگن وقتی اوضاع مالی خوب شد شهر ما میاد .
معلوم نیست چند سال بشه حالا نظر دوستان چیه خودم نظرم منفی هستن بخا طر راه دور بندرعباس هواش خیلی گرمه آیا میشه اونجا زندگی کرد ؟
چون ما رشت هستیم تا حالا نرفتم بندرعباس
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام

اگه آقای جوانی ( نامزدم! ) زود نعوظ پیدا میکنه .  ولی این حالت نعوظ رو میتونه نگه داره و با لمس و تماس معمولی به ارضا و انزال نمیرسه و این حالت هم در ابتدای عقد باشد این حالت ویژگی مثبتی تلقی میشود یا حاکی از بیماری یا موردیه ؟  در آینده مشکل ساز میشه ؟

و یه سوال دیگه آقایون در حالت نعوظ تا قبل انزال در معاشقه با همسرشون لذت میبرن؟ یعنی آلتشون تماس کمی با خانم و یا قسمتای معمولی خانم داشته باشه؟! یعنی چقدر این لذت متفاوت از تماسی هست که منجر به انزال میشه؟ یا مثلا خانم با دست آلت اقا رو ... ؟

یعنی لذتشون در هر مرحله متفاوته؟!

بسیارممنون
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام خدمت دوستان عزیزم

دختری هستم 20 ساله . چند ماهه پیش رفتم دکتر برای معاینه بکارتم و یک گواهی سلامت هم گرفتم.

دکترم گفت که بکارت من از نوع هلالی می باشد. این یعنی چی؟ پرده هلالی یعنی چجور پرده ایه ؟ آیا شب زفاف باعث درد زیاد و خونریزی میشه ؟
در ضمن من نزدیک هفت ماهه عقد کردم ولی دخول تا بحال نداشتم فقط یکی دومرتبه که آلت همسرم به واژنم خورد برای یک لحظه درد بدی گرفت واس همین رفتم پیش پزشک اما گفت سالمه و نوعش هم هلالیه ولی باید خیلی مواظب باشم کمی نگرانم اگه میشه راهنماییم کنید.
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام

دختری هستم که 25 سالمه، قبل اینکه به دنیا بیام پدرم فوت شدن، خودمم ارشد یکی از رشته های مهندسی رو دارم و به لطف خدا یک سالی هست تو یکی از ادارات دولتی مشغول بکار شدم.

راستش مشکل زندگی من اینه که تا قبل اینکه استخدام بشم بخاطر وضع مالی خیلی بد خانوادم دور ازدواج رو خط کشیده بودم، با اینکه خدا رو شکر از لحاظ ظاهر و استایل خیلی خوبم ولی خب بخاطر اینکه میدونستم مادرم حتی توان خرید یک حلقه رو ندارن برا همین همه پیشنهادهای ازدواجمو رد میکردم .

بخاطر اصول زندگی خودمم هیچ موقع دنبال بی اف نبودم، موقعی که استخدام شدم خیلی خوشحال شدم که دیگه مشکل زندگیم حل شدش، چون حقوقم خدا رو شکر خیلی خوبه از طرفی شبا هم تو خونه ترجمه انجام میدم .

الان از لحاظ مالی هیچ مشکلی ندارم، مشکل فعلی من  اینه که من چون بخاطر محل کارم چادر سرم میکنم ولی از لحاظ قلبی هیچ اعتقادی به چادر ندارم ( پوشش زمان قبل استخدامم همیشه شیک و اراسته بودم ، نه محجبه بودم نه جلف ، با وجود وضع مالی خانوادم اما تا حد ممکن همیشه به خودم میرسیدم از لحاظ اعتقادی هم از همون بچگی اهل نماز و روزه بودم و هستم ).

اما الان چون بخاطر اینکه هنوز تو اداره رسمی نیستم برا همین چادری ام . تیپ خواستگارام تو این یکسال اخیر فرق کرده، ادمایی هستن که خیلی هاشون ادمای خوبی ان ولی از لحاظ فکری به هیچ وجه با من جور نیستن، من عاشق موسیقی ام عاشق کنسرت، ولی الان ادمایی به عنوان خواستگار میان جلو که بعضیاشون اصلا موسیقی رو حروم میدونن،یا بعضی هاشون میگن چادر اصله.

من قصد توهین به هیچ کدومشون رو ندارم فقط از این ناراحتم که چرا وضعیت من اینطوری شده؟ بعضی موقعا بخودم میگم استعفا بده بزن بیرون اما بعدش بخودم میگم بدون پول که نمیشه جهاز خرید . از اون ور میگم اگه هم بمونی و به کارت ادامه بدی یا باید ازدواج نکنم یا اینکه با کسی ازدواج کنم که هیچ تناسب فکری با من نداره .

اونجوری یا باید همیشه نقش بازی کنم یا بعد دو سال زندگی جدا شم، نمیدونم چیکار کنم ؟

میشه لطفا کمکم کنید.
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام
من دختر 20 ساله ای هستم که مدت 8 ماهه با اقایی 29 ساله عقد کردم. ایشون سه ماه بعد از عقد از من رابطه کامل خواستن و من هم چون علاقه زیادی بهشون داشتم قبول کردم . الان ایشون میگن دلم زده شده و باید جدا شیم .

بهش میگم اخه دلیلش چیه ؟  میگه به خاطر شیوه ی راه رفتن و سینه و پهلوهات ازت لذت نمیبرم . می بینمت عذاب میکشم . نمیتونم پیشت بخوابم . در صورتیکه من مشکل ندارم در راه رفتن و زنمم 65 و قدمم 166 هستش .

میخواستم نظر اقایون رو بدونم که ایا رابطه کامل در عقد باعث این موضوع شده و یا فقط بهانه است  ؟ یا میتونه دلیل این چیزایی که میگه باشه .
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰
سلام
سریع برم سر حرف اصلیم من از نظر پوششم میدونم که حداقل باب میل خیییلی از کاربرای این وبلاگ نیستم
ولی چرا وقتی میخواین تذکر بدین با دعوا تذکر میدین ؟!
من همیشه اگه بدونم واقعا حق با شماهاست و میدونمم که بقول شماها زندگیا از هم پاشیده میشه متاهلا چششون دنبالمه، پسرا ممکنه خودارضایی کنن ولی از همین نصیحت کردن و پند و ارشاد تندتون بدم میاد . وقتی یکی اینجوری بهم تذکر میده دوست دارم لج کنم و بیشتر مغرور میشم به خودم . ساده ش میشه همین طور که شماها با اعتماد به سقف از بالا به من نگاه میکنین منم دوست دارم از پشت بوم و چند متر بالاتر به شما ها نگاه کنم تو اینجور مواقع .
من از اوناش نیستم که الان تو ذهنتون فاحشه ازم بسازین که با تمام مردای در و همسایه و کوچه بازار و دوست و آشنا گپ میزنم و لاو میترکونم. نه اصلا ! من ساده بگم یه دختر قرتی ام .
خوب شد؟! ولی وقتی کاملا هم متوجه میشم که حق با شماست و رفتار و پوششم درست نیست همش تو ذهنم انگار یکی میگه خودتونو از من برتر و بهتر میدونین . منو کثیف و رو سیاه و خودتونو قدیس و پاک و فرشته خو میدونین؟!
اون خانومایی که اونجا تذکر میدن میدونم که تو این وبلاگ هم ؛ مثل دنیای بیرون وجود دارن خوااااهشا بدون شعار راست و حسینیش بهم بگین تو دلتون چی میگذره موقع نصیحت کردن؟
اگه فک میکنین از من و امثال من برتر و بهترین پس چرا غرورتون جریحه دار نمیشه از اینکه با من بقول شما بد و گناهکار بیاین و هم کلام و دهن بدهن بشین؟؟!
اگه فکر میکنین واقعا خواهر دینی من هستین به اصطلاح  و دوستم دارین چرا با طعنه کنایه و اخم و تندی حرف میزنین؟!
نمیدونم به خاطر خدا بالای سر نصیحت میکنین یا محض خنک شدن دل خودتون . البته من تا حالا یکی دو نفر فقط با خوشرویی و فروتنی راهنماییم کردن و واقعا همون موقع جلو خودشون یقه مانتومو درست کردم ( دکمه بالاییشو بستم ) چون با حرفاشون احساس کردم که درکم کردن یه جورایی
اگه کسایی با شرایط من نوشته م رو میخونن تو این وبلاگ ؛خواهش میکنم بیاین و با نظراتون همدردی کنین
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام

من یک پسر مجرد هستم با عقاید مذهبی و با بد حجابی خانم ها اغلب در کوچه و خیابان مشکل دارم . 

می خواستم بپرسم شما آقایون تو دوران مجردی چه روش هایی برای  نگاه نکردن به خانم های بدحجاب به کار بردید یا می برید ؟

البته منظور من از نگاه نکردن  ، اصلا نگاه نکردن هست نه اینکه نظر اول نگاه کنیم نظر دوم نگاه نکنیم ! بیشتر دنبال تجربه های آقایون به خصوص مذهبی های مقید هستم ولی اگه بقیه ی آقایون و خانم ها هم می تونند راهنمایی کنند  .
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰

سلام

اول از خودم بگم واسه اینکه شرایط منو بهتر بشناسید . من یه پسر 23 ساله ای هستم که سو سابقه یا شخصیت بدی تو محل و فامیل ندارم، خانواده من هم ادمای ابرو داری هستند .

از نظر تحصیلی فعلا لیسانس گرفتم، ترم جدید از مهر، البته نمیدونم ادامه بدم یا نه . از نظر تیپ و قیافه، خیلی به این موضوع حساس هستم و همیشه تمیز و مرتب میرم بیرون، بدنسازی هم کار کردم، چهرمم بد نیست، خوبه قدمم 183، چون مردم به ظاهر اهمیت زیادی میدن .

به لطف پدرم خانه دارم، ماشین هم خودم خریدم، کار هم که دارم، حقوقم هم خدا رو شکر خوبه، یعنی کفاف زندگی چهار نفره رو میده . دیگه که نمازم رو میخونم، آدم مردم آزاری نیستم، ولی زیاد مذهبی نیستم . مسلط به زبان . نرم افزار های مهم و کاربردی از کامپیوتر رو هم بلدم، یه فن دیگه (تعمیرات موبایل) با مکانیکی بلدم که اگه کار گیرم نیومد یه چیزی بلد باشم و مخارج مکانیکی هم بالاست خودم یاد گرفتم .

روحیه ای نرمال رو به لطیف دارم، اهل دعوا و داد و بیداد نیستم ولی حقم رو میگیرم . چون دوست دختر نداشتم علاقه زیادی به ازدواج دارم و تصمیم دارم آدم خوبی با همسرم باشم، از طرفم توقع زیادی هم ندارم .

آدم با حیا و با گذشته ی خوب و خانواده دار و چهره ای که به دلم بشینه با اخلاق خوب و دست پخت خوب و تحصیلات حداقل دیپلم، نمازش رو هم بخونه، اهل پیشرفت باشه و شاد و شوهر دوست، وضعیت مالی پدرش هم مهم نیست فقط حلال خور باشه . و هم چنین با ادب و صبور ( چون مرد ها یه وقتایی بد عصبانی میشن که اون لحظه فقط به صبر و خنده ی همسر احتیاج دارند).

مادرم یه دختری رو معرفی کرده . ایشون تمام ملاک های منو داره فقط یه سری مشکلاتی این وسط هست ؛

مهم ترین آن اینه که ایشون پزشکی میخونه ( چشم پزشکی )، قاعدتاً اگه بره سر کار ( با کار مشکل ندارم و چشم به پولش هم ندارم، با برنامه ریزی هم شام و ناهار درست میشه ) حقوقش دو برابر من میشم راحت . تحصیلات ش هم که بیشتر از من خواهد شد . تازه شانس بیارم تو این رفت و آمد ها تا سر کار کسی مزاحمش نشه یا مثلا پاش نشکنه و ... از نظر مالی از ما پایین تر هستند .

شنیدم میانگین سالی شیش - هفت تا خواستگار هم داره . سوال اصلی ؛

ایشون بعدا سرم منت نخواهد گذاشت؟ آدم مغروری نخواهد شد؟ به فکر جدایی نخواهد افتاد ؟ خانم هایی که پزشکی خوندن یا مواردی از این قبیل که تو فامیل شما پیش اومده رو بگید لطفاً .

با تشکر از صبر و حوصله ی شما بزرگواران

دعوا هم نشه، ممنون از همه ، اجر شما با خدا
  • یه دوست
  • ۰
  • ۰
سلام دوستان
دختری 21 ساله هستم که با هیچ پسری دوس نشدم، دلیلشم اینه که ؛
 1. دنبال رابطه های گذرا نیستم یعنی اصلا به روحیه من نمیخوره
 2.کلا رفتار سردی دارم همه اطرافیانم بهم میگن که با برخوردت اجازه نمیدی هیچیکی نزدیکت بیاد که من این اخلاقامو دوسم دارم
 3.آدم سخت گیری هستم یعنی شخص مقابلم باید حتما ملاکای منو داشته باشه در واقع دوس ندارم خودمو درگیره یه چیزه الکی کنم.
خب سوالی که میخوان بپرسم این هس که پسری در محیط دانشگاه هس که به من علاقه داره، 22 ساله هس، ایشون 1 ساله گذشته از طریق دوست مشترکی به من پیشنهاد دادن که من جواب رد دادم.
حالا دوباره این مسئله مطرح شده، ایشون پسر متین، آروم، ساده، قیافه ی معمولی، خانواده دار و بسیار ثروتمندی هستن.
ولی خب زیاد به دلم ننشستن. راستشو بخواید من ظاهر زیبایی دارم به نسبت ولی ایشون معمولی هستن، ملاکای من در این مورد یکم بالا هست چون اکثر آدمایی که سمتم میان زیبا هستن منظورم اینه در سطح خودم هستن ولی ایشون نه، میدونم که اون اشخاص نیت خیری ندارن ولی در هر حال شرایط اینطوره.
این یک اختلاف،
دومی هم اینکه من از خانواده با سطح مالی متوسط هستم ولی همینطور که گفتم ایشون ثروتمند هستن. در آینده فکر میکنم برای من سخت باشه.
در حالت کلی توقعاتم بالاس،یعنی سخت جذب کسی میشم و این شده دغدغه بزرگم، حالا سوالم اینه شما شروع این رابطه رو چطور میبینید؟ به نظرتون صلاح هست؟ به صورت کلی کار درست چیه؟؟ ملاک درست تر چیه؟ از این هم نباید غافل بود که اگه جذب طرف مقابل نشی ممکنه بعدا هم این اتفاق نیفته.
  • یه دوست